نوشته شده در دیدگاه‌تان را بنویسید

کاربرد دستگاه الکتروانسفالوگرافی در پیشگیری، تشخیص و درمان بیماری

الکترود نوار مغز

امروزه کاربرد دستگاه الکتروانسفالوگرافی یا در واقع همان دستگاه ثبت امواج EEG از پیشگیری گرفته تا تشخیص و درمان بیماری و ارائه تکنولوژی‌های مدرن همچون واسط مغز و رایانه (BCI) فراوان است. در مطلب قبل با کاربرد دستگاه الکتروانسفالوگرافی در BCI آشنا شدید. در این مطلب به وجهی دیگر از کاربردهای این دستگاه یعنی تشخیص و درمان بیماری می‌پردازیم.

اگر با دستگاه EEG یا الکتروانسفالوگرافی آشنا نیستید، برای آشنایی با آن مقاله الکتروانسفالوگرافی یا نوار مغزی چیست؟ را بخوانید.

کاربرد دستگاه الکتروانسفالوگرافی

دستگاه الکتروانسفالوگرافی در طول بیش از ۱۰۰ سال گذشته پیشرفت‌های زیادی کرده است. ریچارد کاتن در سال ۱۸۷۵ سیگنال EEG را با کمک الکترودهای داخلی از سطح کورتکس مغز حیوانات آزمایشگاهی (خرگوش و میمون) ثبت کرد.

در سال ۱۹۲۹ هانس برگر نورولوژیست آلمانی، سیگنال EEG را با کمک الکترودهای سطحی از سطح جمجمه ثبت نمود. در حال حاضر بسیاری از مبانی علمی الکتروانسفالوگرافی، مرهون تلاش‌های این محقق است.

او تغییرات الکتریکی حالت‌های مختلف مانند خواب، بیهوشی، فقدان اکسیژن و برخی بیماری‌های عصبی نظیر صرع را به جامعه عملی معرفی کرد.

همچنین موفق شد پتانسیل‌های الکتریکی نسبتاً کوچکی را ثبت نماید و در طی چهارده سال بسیاری از علوم پایه و کاربردهای الکتروانسفالوگرافی را پایه ریزی کند.

در سال ۱۹۳۴ آدریان و ماسووس با انتشار مقاله‌ای ضمن تایید یافته‌های برگر، نوسانات مغزی منظمی را در ۱۰ تا ۱۲ هرتز شناسایی و آن را به عنوان ریتم آلفا معرفی کردند.

مقادیر الکتروانسفالوگرافی (EEG) نشان دهنده‌ی ارتباط بین جریان‌های الکتریکی درون جمجمه‌ای و ولتاژ‌های ناشی از آن بر روی سر است.

که این ولتاژها جنبه‌های خاص پردازش و کارکرد الکتریکی مغز- مانند اینکه مناطق مختلف مغز چه فعالیت الکتریکی دارند و یا در مقابل محرک‌ها و در خلال تکالیف شناختی، چگونه پاسخ‌دهی می‌کنند- را انعکاس می دهند.

اندازه‌گیری فعالیت الکتریکی مغز EEG از مزیت تفکیک زمانی بالا برخوردار است، که اجازه می‌دهد تا توانایی انجام مطالعات شناختی و فعالیت مغز را ارزیابی کرد.

ثبت EEG به طور کامل غیرتهاجمی است و می‌تواند بارها و بارها از بیماران، بزرگسالان نرمال و کودکان، بدون ریسک یا محدودیت در مطالعات بخصوص در حوزه ارگونومی شناختی (درک، حافظه، توجه، زبان، عواطف و بار کار شناختی) به عنوان یک ابزار ارزشمند مورد استفاده قرار گیرد.

برای به دست آوردن الگوی امواج افراد، از آنها خواسته می‌شود تا چشمان خود را ببندند و در حالت ریلکس قرار بگیرند.

سیگنال‌های EEG شامل باندهای متفاوت فرکانسی یا همان امواج مغزی متفاوت هستند، که هر کدام از آن‌ها مربوط به حالات فیزیکی و شناختی مختلف می‌باشند.

معروفترین و بیشترین مطالعات انجام شده بر روی امواج مغزی انسان مربوط به موج آلفا می‌باشد. آلفا در هنگام بستن چشمها و حالت استراحت تحریک می‌شود و به وسیله باز کردن چشمها یا تحریکات ناشی از فکر کردن و محاسبات ذهنی، کاهش می‌یابد.

هنگامی که افراد چشم‌هایشان را می‌بندند، تغییرات قابل ملاحظه‌ای در الگوهای امواج مغزی رخ می‌دهد و امواج از بتا به آلفا تغییر می‌کنند. ناحیه اصلی تولید آلفا هنوز مشخص نیست. امواج آلفا معمولاً به پتانسیل دندریت‌های سوما نسبت داده می‌شوند.

الکتروانسفالوگرافی به حالات مداوم مغز ناشی از حالات استرس، هوشیاری، استراحت و خواب حساس می‌باشد. در حالت نرمال بیداری با چشم باز امواج بتا غالب هستند و در حالت استراحت یا خواب آلودگی امواج آلفا افزایش می‌یابد و اگر خواب ظاهر شود باندهای با فرکانس کم افزایش می‌یابد.

الگوی مغزی امواج مغزی منحصر به فرد هستند. در برخی موارد ممکن است بتوان بر طبق فعالیت‌های مغزی خاص، آن‌ها را تشخیص داد. بر اساس تحقیقات بیک فورد و کاربردهای بالینی EEG در انسان و حیوان شامل موارد ذیل است:

– پایش هوشیاری، کما و مرگ مغزی

– آسیب‌های موضعی نواحی مغزی به دنبال آسیب به سر، تومور و…

– آزمایش مسیرهای آوران

– ایجاد شرایط بیوفیدبک

– کنترل بیهوشی عمیق

– بررسی صرع و حملات موضعی مغزی

– آزمایش تأثیرات داروهای صرعی

– پایش توسعه مغز انسان و حیوانات

– آزمایش داروهای دارای تأثیرات تشنجی

– بررسی اختلالات خواب و فیزیولوژی

تقارن فعالیت آلفا در نیمکره‌های مغزی پایش می‌شود و مواردی همچون ضایعات محدود کننده مانند تومور، خونریزی و ضربه معمولاً برای کورتکس فرکانس‌های کمتری را تولید می‌کند.

الگوهای EEG به وسیله رنج وسیعی از متغیرها مانند بیومکانیک، متابولیک، گردش خون، هورمون‌ها نوروالکتریک و فاکتورهای رفتاری تغییرات نشان می‌دهد.

کاربرد دستگاه الکتروانسفالوگرافی بسیار متنوع است و در حوزه‌های مختلفی از آن می‌توان استفاده کرد. به کمک دستگاه الکتروانسفالوگرافی می‌توان میزان فعالیت الکتریکی انواع حالت‌های مغزی را تعیین کرد و به شناسایی نواحی درگیر مغزی پرداخت.

در نتیجه بررسی و تحلیل سیگنال ثبت شده از طریق الکتروانسفالوگرافی در طیف گسترده‌ای از کاربردهای تشخیصی و پژوهشی، همچون موارد زیر، نقش موثری دارد:
۱- تشخیص آسیب مغزی سربرال و تعیین محل آن
۲- بررسی حملات صرعی
۳- تشخیص اختلالات روانی
۴- مطالعه خواب و بررسی اختلالات آن
۵- مشاهده و تحلیل پاسخ‌های مغز به محرک‌های حسی
۶- پژوهش‌های مرتبط با سیستم‌های واسط مغز – رایانه (Brain Computer Interface – BCI)

کاربرد دستگاه الکتروانسفالوگرافی در حوزه سلامت

این علم نوین به دلیل استفاده مستقیم از انواع سیگنال‌های مغزی در حوزه سلامت طیف وسیعی از کاربردها را در بر گرفته است و به نوعی گسترده‌ترین و به‌ روزترین کاربردهای دستگاه الکتروانسفالوگرافی را در این حوزه می‌توان گنجاند. دسته بندی کاربردهای پزشکی و سلامت آن شامل ۳ دسته‌ی زیر است:

۱- پیشگیری

۲- تشخیص

۳- توانبخشی و ترمیم

کاربرد دستگاه EEG در ارگونومی

کاربرد دستگاه الکتروانسفالوگرافی در پیشگیری

کاربرد دستگاه الکتروانسفالوگرافی در حوزه پیشگیری به طور عمده بر اندازه‌گیر‌ی سطوح متفاوت هوشیاری، با بررسی الگوهای مغزی افراد در این بخش استوار است.

یکی از موارد پر کاربرد که توجه عمده این حوزه بر آن است، تاثیر الکل و سیگار بر روی سیگنال‌های مغزی است. که تاکنون محققان دریافتند تاثیر الکل بر سیگنال‌های مغز بسیار بیشتر از سیگار بوده است.

تصادفات جاده‌ای نیز یکی از مهم‌ترین عوامل مرگ و میر و آسیب دیدگی‌های جدی، مانند فلج عضلانی می‌باشند. تحلیل علت‌های این مساله یکی از مهم‌ترین زمینه‌های تحقیق در حوزه پیشگیری است.

به این ترتیب که محققان سطوح متفاوت هوشیاری افراد مختلف، به ویژه رانندگان را مطالعه می‌کنند و با اندازه‌گیر‌ی و ثبت الگوها و بررسی عملکرد گوش میانی و چشم‌ها می‌توانند، راهی برای پیشگیری از تصادفات جاده‌ای و نهایتاً فلج عضلانی پیدا کنند.

از دیگر دلایلی که باعث فلج شدید و ناتوانی حرکتی می‌شود و در دهه‌های اخیر به دغدغه محققان تبدیل شده، سکته مغزی است. دانشمندان سعی دارند تا با بررسی سیگنال‌های مغزی راه‌ حلی برای پیشگیری از سکته مغزی پیدا کنند و بخش‌های حرکتی آسیب دیده در مغز را از طریق درمان‌های نوروپلاستی ترمیم کنند.

دستگاه الکتروانسفالوگرافی در حوزه تشخیص

کاربرد دستگاه الکتروانسفالوگرافی در حوزه تشخیص و شناسایی بیماری‌های مختلف فراوان است. نوار مغزی برای شناسایی مشکلات مربوط به فعالیت الکتریکی مغز که باعث به وجود آمدن اختلالات مختلف مغزی می‌شوند، به کار می رود.

در نتیجه در جهت تشخیص بیماری و مشکلات خاص مغزی، معمولاً از طرف دکتر مغز و اعصاب گرفتن نوار مغز پیشنهاد می‌شود. اندازه‌گیری‌های نوار مغزی به رد و یا پذیرش انواع بیماری و اختلالات عصبی و شناختی کمک کرده و یا اطلاعاتی را درباره‌ی اختلال موجود در مغز به پزشک می‌دهد. برخی از کاربرد دستگاه الکتروانسفالوگرافی در تشخیص عبارتند از:

  • کمک به تشخیص و تعیین محل آسیب مغزی سربرال
  • کمک به تشخیص اختلالات روانی
  • تعیین سطح هوشیاری
  • تشخیص مرگ مغزی
  • اختلالات تشنج (مانند صرع)
  • صدمه مغزی و آسیب به سر
  • آنسفالیت (التهاب مغزی)
  • تومور مغزی
  • انسفالوپاتی (بیماری که باعث اختلالات مغزی می‌شود)
  • مشکلات حافظه
  • تشخیص اختلالات خواب
  • سکته مغزی
  • ام‌اس
  • زوال عقل یا دمانس
  • آبسه مغزی
  • اختلالات دژنراتیو (آلزایمر یا پارکینسون)
  • سردرد
  • فلج مغزی

در نتیجه می‌توان گفت، بررسی وضعیت ذهنی بیماران یکی از کاربردهای مهم دستگاه الکتروانسفالوگرافی در حوزه پزشکی است.

که با کمک ثبت سیگنال‌های EEG باعث می‌شود بتوانیم منشا بسیاری از بیمارها مانند ساختار غیر معمول مغز (مثل تومور مغزی)، تشنج (مثل حمله یافته‌های شدید صرع)، اختلالات خواب (مثل نارکولپسی) و تورم مغز (مثل انسفالیت) را شناسایی کرده و راه درمان آن‌ها را نیز پیدا کنیم.

علاوه بر این ممکن است عارضه یافته‌های دیگر مثل سرگیجه و سردرد نیز الگوهای مغزی غیر طبیعی را نشان دهد. این شیوه جایگزین مناسبی برای ام‌آر‌آی و سی‌تی‌اسکن است.

با استفاده از سیگنال EEG می‌توان بسیار سریع‌تر و با هزینه کمتر، علل بروز تومور مغزی که نتیجه تقسیم سلولی نامتعارف و بیش از حد است را شناسایی کرد.

زمانی که فرد در شرایط عمل جراحی مغز است، برای کنترل فعالیت مغز از طرق دستگاه الکتروانسفالوگرافی وضعیت مغز او مانیتور می‌شود.

همچنین زمانی که یک فرد در حالت کما قرار دارد، برای بررسی و تعیین سطح فعالیت و هوشیاری مغز فرد از نوار مغز و دستگاه EEG استفاده می‌شود.

به طور کلی برای ارزیابی بیماران مبتلا به تشنج، گیجی و کاهش سطح هوشیاری، ضربه سر و دیگر شرایطی که ممکن است، به علت اختلال در کارکرد مغز ایجاد شوند، نوار مغزی درخواست می‌شود.

EEG مداوم برای کمک به پیدا کردن سطح مناسب بیهوشی، برای کسی که در حالت اغما از نظر پزشکی قرار گرفته، کاربرد دارد. همچنین در نهایت از EEG برای تأیید مرگ مغزی در فردی که در حالت اغما مداوم است نیز استفاده می‌شود.

تشخیص تشنج صرع

یکی از دغدغه یافته‌های اصلی پزشکان تشخیص درست بیماری صرع و متمایز کردن آن از نمونه‌های دیگر مانند تشنج، گرفتگی نفس و دیگر حمله‌ها است. امروزه به راحتی می‌توان گفت یکی از مناسب‌ترین راه‌ها تشخیص صرع به کمک دستگاه EEG است.

از آنجایی که دلیل عمده بروز حملات صرع فعالیت‌های الکتریکی نامتعادل در مغز است، جمع‌آوری سیگنال‌های EEG در تشخیص صرع بسیار مهم هستند.

جمع‌آوری سیگنال‌های مغزی به طور بلند مدت از بیمارانی که از صرع رنج می‌برند، حاوی اطلاعات زیادی برای تشخیص و درمان این بیماری و بسیار کمک کننده است.

تشخیص بیماری ام‌اس

امروزه بیماری ام‌اس یکی از شایع‌ترین بیماری‌های نورولوژیک در دنیاست، که با تمام تلاش‌ها تا به حال معیار قطعی و مشخصی برای تشخیص این بیماری به دست نیامده است.

با توجه به این که در این بیماری ارتباطات عملکردی فرد دچار آسیب می‌شود، بررسی این ارتباطات می‌تواند حاوی اطلاعات مفیدی در تشخیص بیماری باشد.

در زمینه تشخیص بیماری ام‌اس استفاده از الکتروانسفالوگرافی (EEG) یکی از تازه‌ترین روش‌های در حال انجام است. ترکیب آزمون‌های رفتاری و آنالیز سیگنال EEG می‌تواند صحت تشخیص را به میزان قابل توجهی بالا ببرد.

تشخیص بیماری پارکیسنون

سالانه بیش از میلیون‌ها نفر به بیماری پارکیسنون مبتلا می‌شوند و تا به حال هیچ اسکنی نتوانسته برای تشخیص صد در صد این بیماری، خود را به محققان ثابت کند.

برای تشخیص به روش سنتی یک نورولوژیست، از افرد بیمار می‌خواهد که یک سری وظایف خاص را به انجام برسانند و بر مبنای عملکردشان درباره‌ی بیماری تصمیم می‌گیرد.

این وظایف می‌توانند شامل نوشتن، نقاشی کردن، راه رفتن یا صحبت کردن باشد. همچنین صورت و اندام‌ها چک می‌شوند تا نشانه‌های لرزش یا سختی در ایجاد حالات چهره، کاملاً بررسی شوند.

از آنجایی که تشخیص این بیماری در حال حاضر به صورت وابسته به فرد انجام می‌شود، محققان به دنبال این هستند که یک راه آسان‌تر و علمی‌تر برای این کار پیدا کنند. آنها در تلاش هستند از EEG برای شناسایی بیماری پارکینسون استفاده کنند.

یافتن این نکته که ممکن است یک روش غیرتهاجمی مانند EEG بتواند یک ابزار تشخیصی قابل قبول برای این بیماری باشد، نتایج مهمی را برای آینده‌ی پارکینسون به همراه خواهد داشت.

تشخیص اختلال زبان پریشی

زبان پریشی که بر روی مهارت‌های خواندن و یادگیری اثر منفی می‌گذارد، می‌تواند در مراحل اولیه و دوران خردسالی تشخیص داده شده و تا حدی درمان شود. اینگونه اعتماد به نفس و سطح یادگیری کودکانی که به این اختلال مبتلا هستند بهبود پیدا می‌کند.

زبان پریشی نیز یکی دیگر از اختلالات مغزی است، که با استفاده از پردازش سیگنالEEG توسط دستگاه الکتروانسفالوگرافی قابل شناسایی و تشخیص است.

کاربرد دستگاه الکتروانسفالوگرافی در درمان

کاربرد دستگاه الکتروانسفالوگرافی در حوزه درمان نیز بسیار فراوان و ارزشمند است و تحول شگفت و امیدهای فراوانی در این پدید آورده است. از مهمترین کاربرد EEG در این زمینه به دو تکنولوژی نوین و رو به پیشرفت می‌توان اشاره کرد.

تکنولوژی واسط مغز و رایانه یا BCI که در حوزه درمان کاربردهای فراوانی دارد و می‌تواند به عنوان مثال زندگی معلولان را متحول کند، اغلب از دستگاه EEG برای دریافت سیگنال‌های مغزی استفاده می‌کند. برای آشنایی با BCI و کاربردهای آن این مقاله را بخوانید.

دیگر تکنولوژی نوین در حوزه درمان که از دستگاه الکتروانسفالوگرافی استفاده می‌کند و تحول بزرگی در درمان اختلالات عصبی و شناختی ایجاد کرده است، دستگاه نوروفدبک می‌باشد. برای آشنایی با کاربردهای نوروفیدبک نیز می توانید به مقاله کاربردهای نوروفیدبک مراجعه کنید.

نوشته شده در دیدگاه‌تان را بنویسید

تاریخچه نوروفیدبک

تاریخچه نوروفیدبک

تاریخچه نوروفیدبک از آن داستان‌های جذاب و غافلگیر کننده است، که احتمالا خود دکتر استرمن نیز از کشف این شیوه غافلگیر شده است. نوروفیدبک در واقع نوعی بازخورد گرفتن از فعالیت‌های مغزی است، تا به این وسیله فرد با آگاهی از شرایط مغزی خود آنها را اصلاح کند.

نوروفیدبک در اصل نوعی بیوفیدبک است که تلاش می‌کند، با استفاده از ثبت و پردازش امواج الکتریکی مغز و دادن بازخورد آن به شخص نوعی خود تنظیمی را به او آموزش دهد.

برخلاف آنچه که به نظر می رسد، استفاده از این شیوه اصلاً کار سختی نیست و کافیست کمی بیشتر با این روش درمانی آشنا شده تا شیفته آن شوید. برای آشنایی با این تکنیک درمانی و آموزشی مقاله نوروفیدبک چیست؟ را بخوانید.

تاریخچه نوروفیدبک

نوروفیدبک امروزه جزء پیشرفته‌ترین وسایل پزشکی نوین است، که هنوز دانشمندان در حال تحقیق و گسترش درباره‌ی جنبه‌های مختلف آن هستند.

تاریخچه نوروفیدبک با نام ناسا (سازمان فضایی آمریکا) به شکل گسسته نشدنی، پیوند خورده است. در واقع بخش زیادی از این تکنولوژی پیشرفته مدیون تلاش‌های ناسا در سال‌های اخیر است.

همه چیز بین سال‌های ۱۹۵۸ تا ۱۹۶۵ میلادی اتفاق افتاد. در این فاصله سیر تکامل و ابداع این شیوه درمانی جدید و نوین تکمیل شد. این شیوه‌ی پیشرفته و کارآمد تحولی در حوزه درمان بیماری‌های عصبی و شناختی ایجاد کرد.

شیوه درمانی نوروفیدبک در سال ۱۹۵۸ متولد شد، اما در آن زمان همه چیز در حد یک تحقیق ساده بود و کسی از کارایی‌های فراوان این شیوه خبر نداشت.

تاریخچه نوروفیدبک با نام جویی کامیا، روانشناس و استاد دانشگاه شیکاگو آغاز می‌شود. او برای اولین بار توانست به فردی آموزش دهد، تا امواج مغزی خود را کنترل کند.

او در این آزمایش، الکترودی را در پشت سر و در نیمکره چپ آزمودنی نصب کرد و از او خواست حدس بزند چه زمانی فرکانس آلفا در مغز او غالب است.

کامیا زمانی که آزمودنی فعال بودن فرکانس آلفا را درست یا اشتباه حدس می‌زد، به او خبر می‌داد. ابتدا این حدس‌ها در تمام موارد درست نبود، اما کم کم درصد حدس‌های درست بالا رفت.

در روز دوم، آزمودنی در ۶۵ درصد از موارد و در روز چهارم در ۱۰۰ درصد موارد توانست حضور موج آلفا را درست تشخیص دهد.

در مرحله بعدی و در آزمایش دومی که توسط کامیا انجام شد، او از شخص آزمودنی خواست هر زمانی که او اشاره کرد و از وی خواست، از ورود به حالت آلفا جلوگیری کند یا وارد مرحله آلفا شود.

نتایج آزمایش کامیا نشان داد که مردم می توانند، امواج مغزی خود را کنترل کرده و در مسیری که علاقمند هستند آن را هدایت کنند.

تاریخچه نوروفیدبک و گربه‌های استرمن

اما تاریخچه نوروفیدبک و تکنیک نوروفیدبک به معنای امروزی آن بی‌شک مدیون تلاش‌ها و تحقیقات دکتر باری استرمن (Barry Sterman) محقق دانشگاه UCLA کالیفرنیا در لس‌آنجلس در دهه ۶۰ میلادی است.

البته دکتر استرمن روحش هم خبر نداشت که روزی نتیجه تحقیق‌هایش به پایه یک روش پیشرفته روان‌درمانی تبدیل می‌شود. او فقط دوست داشت بفهمد وقتی ما خوابیده‌ایم، در مغزمان چه می‌گذرد.

دکتر بری استرمن در طول تحقیقات خود در مورد خواب بر روی گربه‌ها به طور تصادفی به معجزه نوروفیدبک پی‌برد. پژوهش او در نهایت به کشف یک پروتکل نوروفیدبک منجر شد که هنوز هم در درمان حملات صرعی گراندمال مورد استفاده قرار می‌گیرد.

در سال ۱۹۶۵ بود که باری استرمن روانشناس و محقق خواب شروع به پژوهشی بر روی امواج مغزی گربه‌ها کرد. البته واضح است که او طبق روال همه تحقیق‌های عصب‌شناختی، تحقیق خود را از حیوانات شروع کرد.

او در خلال این تحقیقات که درباره فعالیت عصب‌شناختی مرتبط با خواب بود، موفق به کشف امواج ۱۴ هرتز در EEG مغز گربه‌های مورد آزمایش گردید.

تفاوت این آزمایش با آزمایشات مشابه قبلی در این بود که در طول تحقیق، EEG مغز گربه‌ها ثبت می‌شد. گربه‌های آزمایشگاه دکتر استرمن، چه وقتی که خواب بودند و چه مواقعی از بیداری‌شان، EEGهای پایین‌تری را نشان می‌دادند.

از آنجایی که EEG گربه‌ها خیلی پایین بود، دکتر استرمن می‌خواست راهی پیدا کند که این EEGهای رخوت‌زده را بالاتر ببرد. بنابراین برای برانگیختن EEG گربه از یک ظرف شیر استفاده کرد، دریافت این پاداش می‌توانست امواج مغزی گربه‌ها را تغییر دهد.

در این آزمایش او ابتدا ۳۰ گربه را در قفس قرار داد و آن‌ها از دستیابی به مواد غذایی محروم کرد. پس از آن گربه‌ها را از قفس به یک محفظه آزمایشی که در آن یک اهرم و یک کاسه خالی وجود داشت منتقل کرد.

استرمن به این ۳۰ گربه آموزش داد تا برای دریافت غذا اهرم را فشار بدهند. هر بار که گربه اهرم را فشار می‌داد، کاسه با غذا پر می‌شد.

هر یک از گربه‌ها خیلی سریع یاد گرفتند در زمان گرسنگی اهرم را فشار بدهند تا غذا دریافت کنند. در مرحله بعدی او یک عنصر جدید یعنی “صدا” به آزمایش افزود.

در واقع اگر گربه‌ها زمانی که صدا پخش می‌شد اهرم را فشار می‌داند، هیچ غذایی در کاسه نمی‌ریخت. بنابراین گربه ناچار بود برای دریافت غذا صبر کند، تا صدا قطع شود و بعد از آن اهرم را فشار دهد.

آشنایی با محصولات علوم اعصاب

استرمن مشاهده کرد بعد از اضافه کردن این متغیر گربه‌ها در حالی که منتظر هستند تا صدا قطع شود، وارد یک حالت منحصر به فرد و سطح خاصی از هوشیاری می‌شوند.

در این مرحله، آن‌ها تا پایان متوقف شدن صدا بی‌نهایت هشیار و گوش به زنگ بودند، درست مانند زمانی که در طبیعت می‌خواهند شکار کنند. در این حالت، باند فرکانسی بتا پایین یا ریتم حسی حرکتی در مغز گربه‌ها فعال بود، این امواج با کاهش تنش عضلانی در گربه‌ها ارتباط داشت.

امواج مغزی ثبت شده در این حالت دارای فرکانس ۱۲ تا ۱۵ هرتز در ناحیه خاصی از مغز بودند که تا آن زمان ثبت نشده بود، بنابراین استرمن این فرکانس را فرکانس سنسوری موتور ۴ یا SMR نامید.

در ادامه استرمن یک مرحله دیگر هم به آزمایشش اضافه کرد. او می‌خواست ببیند، آیا می‌تواند به گربه‌ها چگونگی تولید این امواج را آموزش دهد.

در این مرحله آزمایش را طوری طراحی کرد، تا مشاهده کند آیا گربه‌ها در ازای دریافت پاداش (شیر)، تولید امواج SMR در مغز خود را افزایش می‌دهند یا خیر؟

این بار گربه‌ها در همان محفظه قبلی قرار داده شدند، اما دیگر اهرمی برای فشار دادن وجود نداشت. در عوض اگر گربه می‌توانست به مدت نیم ثانیه فرکانس SMR را تولید کند، ظرفش پر از غذا می‌شد.

پس از مدتی گربه‌ها یاد گرفتند چگونه SMR را تولید کنند و این نتیجه واقعا شگفت‌انگیز بود. در نهایت در طی ۱۲ ماه، استرمن و همکارانش توانستند به گربه‌ها یاد بدهند، که این باند فرکانسی را چگونه افزایش یا کاهش دهند.

کاربرد نوروفیدبک در دنیای واقعی

با این که نتایج تحقیقات دکتر استرمن واقعا جالب و شگفت‌انگیز بود، اما او هیچ ایده‌ای در مورد کاربرد این شیوه در دنیای واقعی نداشت. درست در همین مقطع از تاریخچه نوروفیدبک بود که آن اتفاق غیر منتظره افتاد و شرایطی فراهم شد تا نوروفیدبک به طور کاملا اتفاقی شکل بگیرد.

بعد از گذشت مدت کوتاهی از آزمایش SMR، استرمن توسط ناسا برای انجام برخی آزمایشات بر روی یک سوخت موشکی انتخاب شد.

سفارش‌دهنده این پروژه می‌خواست بداند که چرا کارکنان ناسا مانند کارگران و فضانوردان این سازمان وقتی در معرض این سوخت موشکی قرار می‌گیرند، دچار استفراغ، سردرد، توهم و تشنج شدید صرعی و در نهایت مرگ می‌شوند.

به نظر می‌رسید که این آزمایش جدید کاملا با آزمایش SMR نامرتبط است، اما در واقع این طور نبود. استرمن در این آزمایش هم از گربه‌ها استفاده کرد.

او ۵۰ گربه را هم از بین گربه‌های آزمایشگاهش و هم گربه‌های دیگر انتخاب کرد و در معرض این سوخت‌ها قرار داد. به هر گربه ۱۰ میلی‌گرم از سوخت موشک تزریق کرد و همزمان امواج مغزی آن‌ها نیز ثبت کرد.

چند دقیقه بعد از تزریق در همه گربه‌ها علائمی از قبیل استفراغ، سر و صدا، افزایش هواگیری، بزاق‌آوری و… مشاهده شد.

پس از یک ساعت، تمام گربه‌ها بجز ۱۰ تای آن‌ها دچار گراندمال صرع شدند. در واقع ۱۰ گربه در بین این گربه‌ها نسبت به تشنج مقاوم بودند و این باعث تعجب گروه تحقیق شد.

گروه تحقیق با مراجعه به سوابق گربه‌ها فهمیدند، این گروه از گربه‌ها قبل از این در آزمایش مطالعات خواب حضور داشتند و تحت آموزش SMR قرار گرفته بودند.

به این ترتیب استرمن متوجه شد که با آموزش تولید امواج SMR به گربه‌ها، می‌توان عملکرد مغز آن‌ها را تقویت کرد و آستانه تشنج آن‌ها را افزایش داد. این مطالعات نشان داد که نوروفیدبک SMR اثرات فیزیولوژیکی واضحی بر فرد دارد.

این نتیجه شگفت‌انگیز آغازی بر تحقیقات نوروفیدبک شد. آنها به این اندیشیدند آیا انسان هم می‌تواند با کنترل امواج مغزی مشکلات خود را حل کند؟ آیا نوروفیدبک SMR می‌تواند از تعداد تشنج‌ها در افراد صرعی کم کند یا مانع آن شود؟

اینجا بود که دکتر استرمن تحقیقات خود را بر روی انسان آغاز کرد. او در سال ۱۹۷۱ برای اولین بار این آزمایش را بر روی انسان و بر روی مبتلایان به صرع انجام داد.

در این آزمایش هنگامی که بیمار موج SMR را تولید می‌کرد چراغ سبز و در غیر این صورت چراغ قرمز روشن می‌شد. بیمار باید سعی می‌کرد چراغ سبز را روشن و چراغ قرمز را خاموش نگه دارد.

نتایج باور نکردنی بود و کاهش ۶۵ درصدی تشنج گراندمال را در پی داشت! نتایج در چندین آزمایشگاه دیگر در سراسر جهان تکرار شد و در نهایت در مجله پزشکی صرع در سال ۱۹۷۸ منتشر گردید.

کار استرمن، راه را برای برنامه‌های کاربردی بالینی نوروفیدبک هموار کرد و امروزه نوروفیدبک برای کمک به بیماران با انواع بیماری‌های عصبی در سراسر جهان استفاده می‌شود.

این روش که در اصل بر اصول روان‌شناسی شرطی‌سازی عاملی استوار است، مدیون پژوهش‌های ناسا بوده و ناسا از این تکنولوژی برای اولین بار در جهت آموزش و افزایش توانمندی فضانوردان خود استفاده نمود. این سازمان امروزه نیز همچنان از این روش برای افزایش عملکرد بهینه فضانوردان و خلبانان خود از آن بهره می‌برد.

تا امروز هیچ اثر منفی از نوروفیدبک گزارش نشده است، بلکه تمام اثراتی که داشته مثبت بوده است. در نهایت بدترین حالت این است که نوروفیدبک نتواند تغییری در علائم بیماری به وجود آورد.

نوروفیدبک از سال ۱۹۸۰ تا کنون سیر تکاملی خود را داشته و در حال حاضر در کلینیک‌ها توسط روانشناسان، نورولوژیست‌ها و روانپزشکان استفاده می‌شود.

نوشته شده در دیدگاه‌تان را بنویسید

کاربرد بیوفیدبک در روانشناسی و روانپزشکی

کاربردهای بیوفیدبک

درباره‌ کاربردهای بیوفیدبک در روانشناسی صحبت‌های فراوانی می‌توان کرد، چرا که این روش درمانی نوین اثرات مطلوب بسیاری را در این حوزه نشان داده است.
از آن جایی که بیوفیدبک نوعی خود تنظیمی بدن است و اختلالات و بیماری‌های روانی نیز حاصل به هم ریختگی و اختلال در سیستم مغزی است، این روش آموزشی-درمانی می تواند کمک بسیاری به درمان بیماری‌های این حوزه کند.

 

اگر با بیوفیدبک آشنا نیستید، ابتدا سری مقالات زیر را مطالعه کرده تا با این حوزه درمانی بیشتر آشنا شوید.

 

بیوفیدبک در روانشناسی

بیوفیدبک و از جمله یکی از شاخه‌های مهم آن یعنی نوروفیدبک، یک روش درمانی بر پایه آموزش است که امروزه در علم روانشناسی و روانپزشکی کاربردهای بسیار دارد.

بیوفیدبک در روانشناسی برای درمان بیماری‌های مختلفی مورد استفاد قرار می‌گیرد و می تواند برای بهبود کلیه فرآیندهای شناختی و رفتاری انسان مفید باشد.

می‌توان از دیگر کاربردهای بیوفیدبک در روانشناسی علاوه بر بهبود بسیاری از بیماری‌ها، به بهبود و ارتقا کارایی اشخاص سالم نیز اشاره کرد. روانشناسان از این روش برای کنترل مواردی همچون استرس، اضطراب، ایجاد آرامش، ایجاد تمرکز، کاهش تنش‌های عصبی و موضوعات دیگر استفاده می‌کنند.

جالب است بدانید، با آموزش ذهن می‌توان از بروز علایمی مثل استرس جلوگیری کرد. تکنیک بیوفیدبک هم یک روش آموزش ذهن است، تا مغز بتواند به طور خودآگاه شرایط بدن را کنترل کرده و به حالت مطلوب برساند.

در این شیوه‌ با به کار گرفتن ابزارهای الکترونیکی، آگاهی‌ و اطلاعاتی را در باره‌ی اعصاب، عضلات و فعالیت های خود مختار بدن بدست می آورند.

سپس دستگاه اطلاعات بدست آمده را در قالب فیدبک صوتی یا تصویری به بیمار و پزشک نشان می دهد، تا از وضعیت اعمال خود مختار بدن فرد بیمار آگاه شوند.

به این وسیله بیمار می تواند مدیریت بهتری در رابطه با کنترل شرایط بدنی خود به دست آورد و نشانه‌های اختلالات و بیماری‌های روانی را در خود کاهش می‌دهد.

بیوفیدبک قویترین و موثرترین روشی می‌باشد، که برای کنترل ذهن به کار گرفته می‌شود. تا فرد تمام حالات روحی خود را تحت کنترل بگیرد و غیر ارادی عصبی و مضطرب نشود.

 

نحوه عملکرد بیوفیدبک در روانشناسی

مزیت برجسته بیوفیدبک این است، که این روش یک تکنیک درمانی غیر تهاجمی و کاملا بی خطر است و در بسیاری از افراد موجب بهبود علائم روحی و روانی می شود.

به طور طبیعی در سیستم بدن ما تکنیک بیوفیدبک وجود دارد. مثلا وقتی بیش از حد عصبانی می شوید، ممکن است قلب شما درد بگیرد. این نوعی اخطار بدن، در مواجهه با فشار بیش از حد به قلب است. همین می شود که شما کمی کوتاه می‌آیید و آرام می‌شوید. زیرا متوجه شده‌اید که در حال آسیب زدن به خود هستید.

بیوفیدبک هم دقیقا به همین شکل عمل می کند. یعنی به کمک بیوفیدبک می توانید از وضعیت بخشی از بدن که دچار اختلال شده و درست عمل نمی کند و شما هم به طور طبیعی و خودآگاه از شرایط آن عضو آگاه نیستید، با خبر شوید.

در این تکنیک درمانگر در صفحه نمایش کامپیوتر یک فیلم یا بازی را برای شما پخش می کند و تا زمانی که قسمت مورد نظر آسیب دیده به حالت نرمال نزدیک نشود، ادامه آن بازی و یا فیلم برای شما پخش نمی‌شود.

در نتیجه مغز که به دنبال لذت دیدن ادامه فیلم یا بازی است، تلاش می کند بخش مورد نظر را به کارکرد نرمال و طبیعی‌ش نزدیک کند.

یکی از انواع دستگاه‌هایی که معمولاً در روانشناسی به کار گرفته می شود، دستگاه‌های گرفتن سیگنال‌های الکتریکی در عضلات است.

در بیوفیدبک با نصب سنسورهای بر روی عضلات میزان تغییرات دمای بدن و میزان کشش و تنش عضلانی را اندازه می‌گیرند. در نتیجه میزان استرس و اضطراب فرد توسط دستگاه تشخیص داده شد.

سپس از فرد خواسته می‌شود تا با تمرین ذهنی سعی در پایین آوردن میزان استرس و اضطراب کند. آنگاه فرد با مشاهده نتایج عمل خود توسط دستگاه بیوفیدبک می‌تواند به نتیجه‌ی تمرینات ذهنی و فعالیت‌های خود در جهت کاهش تنش، پی ببرد. و در نهایت حالت صحیح را با تمرین و تکرار بیاموزد.

بیوفیدبک‌های حرارتی یا دمایی نیز برای به دست آوردن کنترل دمای بدن و فشار خون مفید است، تا از میزان مثلا استرس فرد آگاه شویم. سپس فرد با تمرکز و روش‌های آرام سازی ذهنی سعی در کنترل علایم حیاتی خود می‌کند.

تحقیقات نشان داده علایم حیاتی بدن را با تمرین می‌توان از طریق ذهن کنترل کرد.

برای نمونه روند درمان استرس در طول یک جلسه بیوفیدبک به این صورت است. ابتدا الکترودهایی به پوست شما در نقاط مختلف سر متصل می‌شوند. این الکترودها و سنسورها سیگنال‌ها را به مانیتور می‌فرستند.

سپس این سیگنال‌ها در مانیتور به صورت صوت، فلاش نور یا تصویری که نشان دهنده قلب و سرعت تنفس، فشار خون، دمای پوست، عرق کردن یا فعالیت‌های عضلانی هستند، نشان داده می‌شوند.

وقتی استرس دارید، عملکردهای بدن نیز تغییر می کند. سرعت ضربان قلب‌تان بیشتر می شود، شروع به عرق کردن می کنید و تنفس‌تان سریع‌تر می شود.

شما می توانید این واکنش‌هایی که بدن‌تان نسبت به استرس نشان می دهد، را در همان لحظه روی مانیتور مشاهده کنید و وقتی سعی می‌کنید آنها را کنترل کنید، نیز نتیجه آن را در مانیتور می‌بینید.

درمانگری که از روش بیوفیدبک استفاده می کند، به شما کمک می‌کند تا ورزش‌هایی که برای بدست آوردن آرامش طراحی شده‌اند را انجام دهید.

چند تمرین آرامشی در درمان با روش بیوفیدبک، مانند:

 

آشنایی با ربات بیوفیدبک eProbe

تنفس عمیق
آرامسازی تدریجی ماهیچه‌ها-سفت کردن و آرام کردن متناوب گروه‌های ماهیچه‌ای مختلف
تصاویر هدایت شده– تمرکز کردن بر روی یک تصویر خاص (مانند رنگ و بافت یک پرتغال) به منظور متمرکز کردن ذهن و داشتن حس آرامش بیشتر
مدیتیشن ذهن آگاهی–متمرکز کردن افکار و دور کردن احساسات منفی
همانطور که سعی می کنید سرعت ضربان قلب‌تان را کاهش دهید، فشار خون‌تان را پایین بیاورید و تنش عضلانی را کم کنید، می‌توانید واکنش‌های بدن‌تان را در همان لحظه از طریق مانیتور مشاهده کنید.

در نهایت با تمرین و تکرار، یاد می گیرید که چگونه بدون اینکه نیاز به این لوازم داشته باشید، اینگونه عملکردهای غیر ارادی بدن‌تان را خودتان کنترل کنید.

 

کاربردهای بیوفیدبک در حوزه روانشناسی

کاربردهای بیوفیدبک در روانشناسی و روانپزشکی بسیار فروان است. به خصوص در حوزه نوروفیدبک بسیاری از بیماری‌های حوزه رفتاری، شناختی و عصبی را می‌توان درمان کرد.در زیر لیست برخی از این موارد را می توانید مشاهده کنید.

  • اختلال ADHD
  • اضطراب
  • استرس
  • فوبیا و ترس
  • وسواس
  • اختلالات خواب
  • انواع اعتیاد
  • سکته
  • صرع
  • تیک های عصبی
  • مشکل تعادل
  • سردرد
  • اسپاسم عضلانی
  • سندرم تونل اوتیسم
  • افسردگی
  • میگرن
  • تشنج
  • پرخوری عصبی
  • اختلالات سیستم عصبی خودمختار
  • شب ادراری کودکان
  • کابوس کودکان
  • اختلال یادگیری
  • بهبود مدیریت فردی
  • افزایش حافظه و تمرکز
  • مدیریت استرس شغلی
  • و…
نوشته شده در دیدگاه‌تان را بنویسید

دستگاه بیوفیدبک در فیزیوتراپی

دستگاه بیوفیدبک در فیزیوتراپی

دستگاه بیوفیدبک یک ابزار پزشکی و درمانی است که به بیماران کمک می‌کند تا با استفاده از اطلاعات فیزیولوژیکی خود، عملکرد بدن را بهبود بخشند. این تکنیک به خصوص در حوزه‌های روان‌شناسی، فیزیوتراپی و پزشکی کاربرد گسترده‌ای دارد.

در این مقاله با هم خواهیم دید، دستگاه بیوفیدبک در فیزیوتراپی چه کاربردی دارد و در چه مواردی مورد استفاده قرار می گیرد. ابتدا باید گفت، شما می‌توانید شیوه درمانی بیوفیدبک را در کلینیک‌های فیزیوتراپی، مراکز پزشکی و بیمارستان‌ها دریافت کنید. اما برخی دستگاه‌های خانگی نیز به منظور عملکرد بهتر وجود دارند. اگر با روش درمانی بیوفیدبک آشنا نیستید، ابتدا مقاله بیوفیدبک چیست؟ را مطالعه کنید

فهرست مطالب

بیوفیدبک چیست؟ و چه کاربردی دارد؟

بیوفیدبک یک روش غیرتهاجمی است که در آن بیماران می‌توانند با استفاده از اطلاعات فیزیولوژیکی بدن خود، مانند فعالیت عضلانی، دما، ضربان قلب و فشار خون، به بهبود وضعیت خود کمک کنند. این اطلاعات به صورت بازخورد فوری به بیمار ارائه می‌شود، که به او این امکان را می‌دهد تا در فرآیند یادگیری و کنترل بدن خود شرکت کند.

تاریخچه دستگاه بیوفیدبک

تاریخچه بیوفیدبک به دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ میلادی برمی‌گردد. در این زمان، دانشمندان و پژوهشگران شروع به تحقیق در مورد ارتباط بین بدن و ذهن کردند. یکی از اولین پژوهشگران در این حوزه، دکتر نورمن کاتس بود که در زمینه اندازه‌گیری فعالیت الکتریکی عضلات (EMG) کار می‌کرد.

توسعه تکنیک‌ها

در دهه ۱۹۶۰، با پیشرفت‌های تکنولوژیکی، دستگاه‌های بیوفیدبک به تدریج توسعه یافتند. در این دوران، تحقیقات بیشتری در زمینه نحوه عملکرد سیستم‌های عصبی و تأثیر آن بر روی وضعیت‌های فیزیولوژیکی انجام شد. پژوهشگران به دنبال پیدا کردن راه‌هایی بودند که بیماران بتوانند با استفاده از اطلاعات فیزیولوژیکی خود، به بهبود وضعیت خود کمک کنند.

گسترش کاربردها

در دهه ۱۹۷۰، بیوفیدبک به عنوان یک روش درمانی در زمینه‌های مختلف پزشکی، به ویژه در مدیریت درد و درمان اختلالات روانی، به کار گرفته شد. این دوره، زمانی بود که بیوفیدبک به عنوان یک تکنیک مؤثر در درمان بیماری‌ها و بهبود کیفیت زندگی بیماران شناخته شد.

پیشرفت‌های تکنولوژیکی

با ورود کامپیوترها و تکنولوژی‌های دیجیتال در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، بیوفیدبک به سطح جدیدی از دقت و کارایی رسید. دستگاه‌های بیوفیدبک جدیدتر با قابلیت‌های پیشرفته‌تر توسعه یافتند که می‌توانستند اطلاعات بیشتری را به طور آنی به بیماران ارائه دهند.

پژوهش‌های علمی و تأیید بالینی

در دهه‌های اخیر، بسیاری از پژوهش‌ها و مطالعات بالینی بر روی اثربخشی بیوفیدبک انجام شده است. این تحقیقات به تأیید علمی و کاربردی بودن این روش کمک کرده‌اند و بیوفیدبک به یکی از روش‌های معتبر درمانی در حوزه‌های مختلف پزشکی تبدیل شده است.

آینده بیوفیدبک

امروزه، بیوفیدبک در زمینه‌های مختلفی از جمله فیزیوتراپی، روان‌شناسی، مدیریت استرس و درد، و توانبخشی مورد استفاده قرار می‌گیرد. با پیشرفت‌های بیشتر در تکنولوژی و تحقیقات علمی، انتظار می‌رود که کاربردهای جدید و موثری برای بیوفیدبک در آینده ایجاد شود.

نحوه عملکرد دستگاه بیوفیدبک

دستگاه‌های بیوفیدبک به سنسورهایی مجهز هستند که می‌توانند اطلاعات مختلف فیزیولوژیکی را اندازه‌گیری کنند. این سنسورها معمولاً به بدن بیمار متصل می‌شوند و اطلاعات به صورت آنی به یک نمایشگر منتقل می‌شود. در اینجا به بررسی انواع سنسورها و روش‌های اندازه‌گیری می‌پردازیم:

1-سنسورهای الکترومایوگرافی (EMG)

این سنسورها فعالیت الکتریکی عضلات را اندازه‌گیری می‌کنند و به بیمار کمک می‌کنند تا الگوهای حرکتی خود را بهتر درک کند. اطلاعات به نمایشگر منتقل می‌شود و بیمار می‌تواند به طور همزمان فعالیت عضلانی خود را مشاهده کند.

2-سنسورهای تنفسی

این سنسورها الگوهای تنفسی را اندازه‌گیری می‌کنند. بیمار می‌تواند با استفاده از این اطلاعات، تنفس عمیق‌تری انجام دهد و به آرامش برسد.

3-سنسورهای حرارتی

این سنسورها دما را اندازه‌گیری می‌کنند و به بیمار کمک می‌کنند تا تغییرات دما در بدن خود را شناسایی کند. این اطلاعات می‌تواند در مدیریت استرس و درد مؤثر باشد.

دستگاه بیوفیدبک در فیزیوتراپی

بیوفیدبک یک روش نوین درمانی است که بر پایه ارتباط مستقیم بین فعالیت‌های فیزیولوژیکی بدن و نمایش و بازخورد آن‌ها به افراد مبتلا، توسعه یافته است. این روش، افراد را به شناخت عمیقتری از واکنش‌ها و فعالیت‌های بدنی خود می‌انجامد و آن‌ها را قادر می‌سازد تا از طریق آموزش و تمرینات خاص، بهبودی در کنترل برخی از واکنش‌های فیزیولوژیکی خود را تجربه کنند. این روش به صورت گسترده در حوزه‌های مختلف بهداشت و درمان، از جمله مدیریت استرس، اضطراب، درد مزمن، اختلالات خواب، و مسائل روان‌پزشکی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

بیوفیدبک اساساً بر ایده این استوار است که فرآیندهای فیزیولوژیکی بدن، مانند فشار خون، ضربان قلب، دمای بدن، الکتروفیزیولوژی مغز و سایر نشانگرهای بیولوژیکی، قابل اندازه‌گیری و تحلیل هستند. با استفاده از تجهیزات حسگرها و دستگاه‌های اندازه‌گیری دقیق، این اطلاعات به شکل زنده به افراد نمایش داده می‌شوند. افراد در این فرآیند به عنوان فعالانه‌ترین شخصیت در این روند شرکت می‌کنند؛ زیرا آن‌ها با تمرکز و توجه به نمایشگرها، توانایی کنترل برخی از عوامل فیزیولوژیکی بدن خود را افزایش می‌دهند.

با توسعه تکنولوژی و افزایش دسترسی به تجهیزات پیشرفته، بیوفیدبک به یکی از ابزارهای مؤثر در مداخلات درمانی تبدیل شده است. این روش نه تنها در بهبود وضعیت‌های جسمی مثل فشار خون و ضربان قلب موثر است بلکه در حوزه‌های روانی نیز تاثیرگذاری دارد. به عنوان مثال، در مدیریت استرس و اضطراب، بیوفیدبک می‌تواند به افراد کمک کند تا با کاهش فعالیت‌های عصبی خود، بهبودی در حالت ذهنی خود را تجربه کنند.

رهجویی در بیوفیدبک به اندازه زیادی به شخصیت و نیازهای هر فرد تکیه دارد. برخی از جلسات ممکن است بر روی تنظیم واکنش‌های فیزیولوژیکی متمرکز شده باشد، در حالی که دیگران ممکن است به تقویت مهارت‌های تمرکز و ذهنی شدن متمرکز شوند. این رویکرد گسترده این روش را به یک ابزار چندگانه برای مداخلات درمانی می‌کند.

در بعضی از بیماری‌ها وقتی بدن بیمار نمی تواند به داروهای تجویز شده پاسخ مناسب دهد، پزشک به درمان‌های غیر دارویی روی می‌آورد. یکی از این موارد، درمان با استفاده از دستگاه بیوفیدبک است.

در روش بیوفیدبک بیماران آموزش می بینند، که عملکرد بدن‌شان را با ذهن کنترل کنند. یعنی فرد در این روش تنها با دریافت سیگنال از قسمت‌های مختلف بدنش توسط دستگاه می تواند، عملکردهای حیاتی بدن مانند ضربان قلب را با ذهن خود کنترل کند.

در واقع فرد تنها با به کار گرفتن قدرت ذهن و با آگاهی از اینکه درون بدنش چه می گذرد، یاد می گیرد کنترل بیشتری روی سلامتی و بهبود بیماری‌ خود داشته باشد.

به کمک تکنیک بیوفیدبک یاد می گیریم، عملکردهای غیر ارادی بدن مانند ضربان قلب، تنفس، تعریق و… را کنترل کنیم. یعنی بیمار با یادگیری برخی موارد،

کنترل درد و مشکلات بدنی را در اختیار می گیرد و پس از گذشت مدت زمانی بهبودی می‌یابد.

از دستگاه بیوفیدبک در فیزیوتراپی برای درمان بسیاری از مشکلات حسی و حرکتی، فلج اعصاب، بازتوانی پس از سکته‌ها، کنترل بی اختیاری‌ها و… استفاده می شود.

امروزه دستگاه بیوفیدبک به دلیل کاربردهای بسیار آن به طور گسترده ای در کلینیک‌های فیزیوتراپی مورد استفاده قرار می گیرد.

در بایوفیدبک با بکارگیری ابزارهای الکترونیکی اطلاعاتی را در مورد اعصاب، عضلات و فعالیت‌های خود مختار بدن ثبت و پردازش می کنند و در قالب فیدبک صوتی یا تصویری به بیمار و پزشک معالج او نشان می دهند.

درمان‌های بیوفیدبک، به علت اینکه همزمان به صورت یکسان بر روی عملکرد ذهن و بدن تاثیر می گذارد، تاثیر زیادی در درمان بیمار داشته و باعث سرعت بخشیدن به روند درمان می‌شود

مدیریت درد با بیوفیدبک

مدیریت درد با بیوفیدبک روشی غیردارویی است که به افراد کمک می‌کند تا با استفاده از بازخوردهای زیستی، عملکردهای فیزیولوژیکی بدن خود را کنترل کرده و دردهای مزمن را مدیریت کنند. در این روش، ابزارهایی مانند حسگرهای الکتروانسفالوگرافی (EEG)، حسگرهای ضربان قلب و دستگاه‌های اندازه‌گیری تنفس استفاده می‌شوند تا داده‌های فیزیولوژیکی به فرد ارائه شود. فرد با تمرین و مشاهده این داده‌ها یاد می‌گیرد که چگونه واکنش‌های بدنی خود را تنظیم کند.

کاربرد های بیوفیدبک در مدیریت درد

  1. کاهش استرس و تنش عضلانی: بسیاری از دردهای مزمن ناشی از تنش عضلانی یا استرس هستند. بیوفیدبک به افراد کمک می‌کند تا با تکنیک‌های آرام‌سازی و کاهش استرس، تنش عضلات خود را کاهش دهند.

  2. مدیریت دردهای مزمن: این روش برای شرایطی مانند میگرن، فیبرومیالژیا، دردهای عصبی و حتی دردهای ناشی از جراحی مورد استفاده قرار می‌گیرد. افراد یاد می‌گیرند که چگونه با کنترل الگوهای تنفس یا کاهش فعالیت عصبی، شدت درد را کاهش دهند.

  3. بهبود عملکرد سیستم عصبی: با آموزش مغز برای تنظیم بهتر فعالیت‌های عصبی و بهبود الگوهای امواج مغزی، عملکرد کلی سیستم عصبی ارتقا پیدا می‌کند. این موضوع به‌ویژه در دردهایی که ریشه عصبی دارند مؤثر است.

  4. کنترل روانی درد: بیوفیدبک به افراد کمک می‌کند تا ارتباط ذهن و بدن خود را بهتر درک کنند و بتوانند اثرات ذهنی درد را کاهش دهند. این کار با تقویت آگاهی فرد از تغییرات فیزیولوژیکی بدنش انجام می‌شود.

بیوفیدبک

نحوه عملکرد دستگاه بیوفیدبک فیزیوتراپی

نحوه عملکرد دستگاه بیوفیدبک در فیزیوتراپی همانند عملکرد آن در حوزه روانشناسی است، تنها کاربردهای آن تفاوت می کند.

در بیوفیدبک شما به سنسورهای الکتریکی وصل می‌شوید، که سیگنال‌هایی را از نواحی مختلف بدن دریافت می‌کند. در واقع دستگاه بایوفیدبک ابتدا به ثبت سیگنال‌های بیولوژیک بدن مانند امواج مغزی، تنفس، فشار خون، تعریق، انقباضات عضلانی و… می‌پردازد.

سپس این اطلاعات و سیگنال‌های ثبت شده توسط دستگاه پردازش می شود و آنگاه در صفحه رایانه به شکل فیدبک‌های صوتی و تصویری به فرد نمایش داده می شود.

هنگامی که مغز به این وسیله اطلاعاتی را درباره خود و بدن دریافت می کند، می تواند از این اطلاعات برای باز گرداندن بدن به حالت تعادل استفاده کند.

شخص به کمک این شیوه از شرایط و عملکرد بدن خود آگاه می شود، که مثلا هم اکنون ضربان قلبش بالاست یا نه؟ در ادامه وقتی که سعی می کند ضربان قلب خود را به کمک ذهن پایین بیاورد، فیدبک‌های صوتی و تصویری به او نشان می دهند که آیا در این کار موفق بوده است یا خیر.

پیشنهاد میکنیم این مقاله را مطالعه کنید: کاربرد بیوفیدبک در روانشناسی و روانپزشکی

بیوفیدبک به شما می‌آموزد،‌ چگونه تغییرات ظریف و ماهرانه‌ای در بدن خود ایجاد کنید. در واقع با کمک این روش فرد می‌تواند بر روی عملکرد اندام‌هایش کنترل بهتری داشته باشد.
به عنوان مثال یکی از کاربردهای بیوفیدبک در فیزیوتراپی، بازآموزی عضلانی است. با بیوفیدبک می توانید برخی ماهیچه‌ها را به تدریج آرام کنید تا به آنچه می‌خواهید، برای مثال کاهش اسپاسم عضلانی برسید

در این شیوه دستگاه بیوفیدبک سیگنال های الکتریکی را از عضلات دریافت می‌کند. سپس دستگاه این سیگنال‌ها را به شکلی که برای بیمار قابل درک باشد، مثل خطوط رنگی، چشمک زدن نور لامپ و یا فعال شدن بوق هنگام افزایش انقباض، ترجمه می کند.

یعنی شما می‌توانید، انقباض و شل شدن عضلات را مثلا به صورت تغییرات خطوط رنگی در مانیتور کامپیوتر مشاهده کنید.

اگر بیمار بخواهد چشمک زدن نور یا بوق زدن را کم کرده و یا تغییرات خطوط رنگی را اصلاح کند، باید سعی کند مثلا انقباض عضلات را کاهش دهد. در این حالت بیمار مرتباً بازخورد انقباضات را در مانیتور مشاهده می کند و سعی می کند اسپاسم عضلات خود را کم کند.

همچنین فیزیوتراپیست نیز در کنار بیوفیدبک به شما آموزش خواهد داد، که مثلا کدام عضلات را چگونه و چه زمانی شل یا سفت کنید.

این روش درمانی یک روش موثر در تقویت عضلات کف لگن، که یکی از مهم‌ترین عوامل زمینه ساز بی اختیاری ادرار و مدفوع است می باشد.

متخصصان فیزیوتراپی برای کمک به بهبود توانایی‌های حرکتی افراد مبتلا به سکته مغزی و یا فلج مغزی نیز از دستگاه بیوفیدبک در فیزیوتراپی استفاده می کنند

اﻧﻮاع دستگاه بیوفیدبک فیزیوتراپی

دستگاه بیوفیدبک در فیزیوتراپی انواع مختلفی دارد، که هر کدام در جهت کاربرد خاصی در درمان بیماری‌ها و اختلالات ساخته شده‌اند. اما آنها را به چند دسته کلی می توان تقسیم بندی کرد:

برخی از انواع دستگاه‌های بیوفیدبک از یک یا چند سنسور متصل به انگشتان دست یا گوش استفاده می‌کنند، تا تغییرات فیزیولوژیکی بدن، مانند فعالیت ضربان قلب، تغییرات پوست و… را اندازه گیری کنند.

این سنسورها به کامپیوتر وصل می‌شوند و پس از اندازه گیری علائم زیستی بیمار، با استفاده از گرافیک و هیجانات کامپیوتری، به او کمک می‌کنند تا بیماری خود را کنترل کند.

نوع دیگری از درمان بیوفیدبک شامل استفاده از هدبندهایی است که بر فعالیت مغزی شما نظارت می‌کند. در این روش سیگنال‌های مغزی بررسی شده، تا از وضعیت ذهنی بیمار آگاه شوند.

یک نوع دیگر نیز، دستگاه بیوفیدبک قابل پوشیدن است. این دستگاه شامل استفاده از یک سنسور روی کمر است، که تنفس شما را بررسی و الگوهای تنفسی شما را با استفاده از یک برنامه قابل دانلود دنبال می‌کند.

با انواع دیگر دستگاه‌های بیوفیدبک از نظر عملکرد و کاربرد در این مقاله می توانید آشنا شوید

بیوفیدبک

ﮐﺎرﺑﺮدﻫﺎی دستگاه بیوفیدبک در فیزیوتراپی

در ادامه مطلب بهتر است به کاربردهای دستگاه بیوفیدبک در فیزیوتراپی بپردازیم، تا ببینیم این دستگاه‌ها در چه حوزه‌های به کار می رود.

بایوفیدبک برای کمک به درمان بسیاری از موضوعات جسمی و ذهنی کاربرد دارد. استفاده از روش بیوفیدبک در فیزیوتراپی به تازگی وارد شده است و کاربرد آن بیشتر در باز آموزی‌های عضلانی-عصبی و درمان بی اختیاری ادرار و مدفوع می‌باشد.

در بازآموزی‌های عضلانی-عصبی با نصب سنسورهایی بر روی عضلات سیگنال‌هایی از عضلات بیمار دریافت می شود و از طریق بیوفیدبک و فیزیوتراپی، فرد حرکت مورد نظر را کاملا یاد می‌گیرد.

کارایی دیگر بیوفیدبک در لرزش غیر ارادی دستان در بیماران اعصاب و پارکینسونی می باشد، که با نصب سنسورها بر روی عضلات دارای لرزش فرد از طریق مشاهده‌ی سیگنال‌ها سعی در کنترل این لرزش می‌کند.

در درمان بی اختیاری نیز، بیوفیدبک باعث بالا رفتن میزان کنترل فرد در این موارد می‌شود. بیوفیدبک عمدتاً در درمان بیماری‌هایی به کار می رود که داروها در درمان آن موفق نیستند.

بایوفیدبک در درمان طیف وسیعی از شرایط عصبی و عضلانی، مثل اختلالات ماهیچه لگن (بی اختیاری ادرار فوری و فشاری، بی اختیاری مدفوع، واژینیوسموس، یبوست و مقاربت دردناک)، ضعف ماهیچه‌ها بخاطر سکته، دندان قروچه، دردهای تنشی، مشکلات معده‌ای-روده‌ای مثل سندرم روده تحریک پذیر، حالت تهوع و استفراغ موثر است.

در طول جلسات بیوفیدبک، افراد با کمک مدربان متخصص، به طور فردی یا گروهی، اطلاعات بدنی خود را مشاهده و تحلیل می‌کنند. به عنوان مثال، یک سنسور می‌تواند فشار خون یا ضربان قلب را اندازه‌گیری کرده و این اطلاعات را به صورت گرافیکی یا عددی به فرد نشان دهد. این نمایشگرها به افراد این امکان را می‌دهند که واکنش‌های خود را در مقابل محرک‌های مختلف، مثل استرس یا آرامش، بسنجند و درک کنند. این تجربه فردی به افراد این امکان را می‌دهد تا به طور فعال به کنترل و تغییر واکنش‌های خود در مقابل محیط پردازند.

آشنایی با دستگاه بیوفیدبک عضله

تعدادی از کاربردهای دستگاه بیوفیدبک در فیزیوتراپی ، در لیست زیر می توانید مشاهده کنید:

  • درمان دردهای مزمن

  • سردرد

  • بی اختیاری ادراری

  • باز آموزی عضله بعد از عمل جراحی

  • کاهش لرزش در بیماری‌های مغز و اعصاب مثل MS و پارکینسون

  • ریلکسیشن عضلاتی که دچار اسپاسم شده‌اند

  • انقباض عضلات مهار شده (مانند گچ گرفتگی)

  • تقویت عضلات ضعیف

  • گیر افتادگی و بی ثباتی شانه

  • درمان یبوست

  • اختلال مفصل گیجگاهی

  • بازآموزی الگوی صحیح حرکت بعد از آسیب در ورزشکاران

کمک به بازگشت حرکت در بیماران قطع نخاع، سکته مغزی، ضربه مغزی و …

بحث و نتیجه گیری

به طور کلی، بیوفیدبک به عنوان یک روش معتبر و موثر در ارتقاء کیفیت زندگی و بهبود وضعیت‌های بهداشتی و روانی فردی تشخیص داده می‌شود. تحقیقات متعدد نشان می‌دهد که این روش در مواردی از جمله مدیریت درد، کاهش استرس، بهبود خواب و مدیریت اضطراب به نتایج مثبتی منجر شده است. با توجه به توانمندی‌های بیوفیدبک در بهبود کیفیت زندگی افراد، این روش به عنوان یک گزینه مؤثر و متناسب با نیازهای افراد در دنیای امروز توسط اهمیت بیشتری برخوردار است.

در حالی که بیوفیدبک برای بسیاری از افراد مفید است، اما برخی بیماران ممکن است نیاز به روش‌های درمانی دیگر داشته باشند. مشاوره با پزشک مهم است.

دستگاه‌های بیوفیدبک شامل الکترومایوگرافی (EMG)، بیوفیدبک تنفسی، بیوفیدبک حرارتی و دستگاه‌های چندمنظوره هستند.

بله، برخی از دستگاه‌های بیوفیدبک برای استفاده خانگی طراحی شده‌اند، اما استفاده از آن‌ها باید تحت نظر متخصص باشد.

بله، بیوفیدبک به عنوان یک روش غیرتهاجمی و بدون عوارض جانبی جدی شناخته می‌شود. با این حال، بهتر است تحت نظارت پزشک یا متخصص فیزیوتراپی انجام شود.

بیوفیدبک معمولاً برای مدیریت دردهای مزمن، اضطراب، افسردگی، اختلالات خواب و اختلالات حرکتی استفاده می‌شود.

امتیاز این مقاله
4.5/5
نوشته شده در دیدگاه‌تان را بنویسید

کاربرد بیوفیدبک

کاربرد بیوفیدبک

کاربرد بیوفیدبک در درمان و کنترل بسیاری از بیماری‌ها و اختلالات و ارتقا عملکرد فردی شما را شگفت زده خواهد کرد. این روش درمانی غیردارویی و بدون خطر می تواند در کنار دارو و یا حتی جایگزین دارو به کار برده شود. برای آشنایی با بیوفیدبک و انواع آن مقالات زیر را مطالعه کنید.

در درمان دارویی یا درمان‌های روانشناختی مراجعان خود را وابسته به درمان می دانند و به دنبال روش های جدیدی هستند تا بتوانند با به کارگیری آن، علائم و مشکلات جسمی و روانشناختی خود را به صورت خود کفا برطرف کنند.

در درمان با بیوفیدبک این مشکل برطرف شده است و مراجع می تواند با آگاهی از علائم زیستی خود، مناسب با موقعیت و هدف خود، در کنترل علائمش خود کفا شود.

سه سازمان مهم بیوفیدبک، شامل انجمن سایکوفیزیولوژی کاربردی و بیوفیدبک (AAPB)، اتحادیه بین المللی گواهی نامه های بیوفیدبک (BCIA) و جامعه بین المللی نوروفیدبک و تحقیقات (ISNR) در سال ۲۰۰۸ به تعریف واحدی از بیوفیدبک رسیدند:

فرآیندی که فرد را قادر می سازد تا چگونگی تغییر فعالیت های فیزیولوژیکی خود را به منظور بهبود سلامت و عملکرد فرا گیرد. برای آشنایی کامل با بیوفیدبک و عملکرد آن مقاله زیر را بخوانید.

کاربرد بیوفیدبک
بیوفیدبک تکنیکی است که با آگاهی از اینکه درون بدنتان چه می گذرد و با به کار گرفتن قدرت ذهن، می توانید کنترل بیشتری روی سلامتی تان داشته باشید. بیوفیدبک یک تکنیک درمانی غیرتهاجمی است، که بیمار به صورت خودکفا بیماری خود را کنترل می کند و در بسیاری از افراد موجب بهبود علائم می شود.

البته کاربرد بیوفیدبک و روش درمانی این شیوه و میزان اثرگذاری آن از فردی به فرد دیگر متفاوت است. بیوفیدبک تراپی می تواند در درمان بسیاری از بیماری‌ها و اختلالات و ارتقا عملکرد فردی مفید باشد.

درمان با بیوفیدبک حتی می تواند در درمان بیماری‌هایی به کار برده شود که دارو در درمان آن موفق نیست. در حال حاضر از بیوفیدبک برای درمان طیف وسیعی از اختلالات جسمی و روانی استفاده می شود، که در ادامه لیست کاربرد بیوفیدبک در درمان بعضی از این موارد را مشاهده می کنید:

  • صرع
  • اضطراب
  • افسردگی
  • آسم
  • سندرم دردهای حاد و مزمن
  • روماتیسم مفصلی
  • دردهای ناشی از سرطان
  • سندرم تونل مچ
  • گرفتگی گردن
  • عوارض جانبی شیمی درمانی
  • بیماری انسدادی مزمن ریه (COPD)
  • دردهای موضعی
  • ترومای تجمعی
  • دردهای آمیزشی
  • یبوست
  • بی‌اختیاری مدفوع
  • بی‌اختیاری ادرار
  • فیبرومیالژی (دردهای اسکلتی – عضلانی)
  • سردردهای تنشی
  • سکته مغزی
  • فلج مغزی
  • رکتوسل و سیستوسل
  • فشار خون بالا
  • آریتمی قلب (ضربان نامنظم قلب)
  • سندرم روده تحریک‌پذیر
  • کمردرد
  • سردردهای میگرنی
  • تنش عضلانی
  • اختلالات اسکلتی- عضلانی
  • سندرم درد میوفاسیال
  • حملات عصبی
  • ضعف عضلات کف لگن
  • سندرم رینود
  • دردهای ارجاعی
  • دیستروفی سمپاتیک انعکاسی (RSD)
  • صدمات فشارهای تکراری
  • آرتریت روماتوئید
  • گیرافتادگی شانه
  • وزوز گوش
  • اختلال مفصل گیجگاهی (TMJ)
  • شانه ناپایدار
  • دردهای اندام فوقانی
  • دردهای عضلانی پشت قفسه سینه
  • بهبود مدیریت فردی، حافظه و تمرکز
  • مدیریت استرس شغلی
  • افزایش مهارت های مدیریتی
  • افزایش یادگیری در دانش آموزان و دانشجویان
  • کاهش اضطراب حین اجرا در ورزش
  • بهبود توانایی تمرکز تحت استرس
  • افزایش سرعت عکس العمل
  • افزایش سرعت توانبخشی بعد از آسیب
  • اختلالات روانی
  • اختلال ADHD
  • اوتیسم
  • فوبیا و ترس
  • وسواس
  • اختلالات خواب
  • انواع اعتیاد

موارد استفاده از بیوفیدبک

بسیاری از ارائه دهندگان خدمات درمانی مختلف مراقبت‌های بهداشتی، از جمله فیزیوتراپیست ها، روانپزشکان، روانشناسان و پزشکان عمومی، درمان به روش بیوفیدبک را استفاده می کنند.

به عنوان مثال، روانشناسان از تکنیک بیوفیدبک برای افزایش آرامش در افراد مضطرب و کسانی که استرس و تنش عصبی دارند استفاده می کنند.

فرد بیمار با اطلاعاتی که از طریق بیوفیدبک دریافت می کند، می تواند بازخورد و نتیجه فعالیتهایش را به صورت عینی مشاهده کرده و با کمک ذهن آنها را اصلاح کند و یا بهبود دهد.

در ادامه به بررسی کوتاه اثرات و کاربرد بیوفیدبک در درمان برخی از بیماری‌ها می پردازیم:

درمان اختلالات روان‌تنی با بیوفیدبک
به بیماری هایی که در آن‌ها شرایط روانشناختی مانند اضطراب، منشأ بیماری جسمی فرد است اختلالات روان‌تنی گفته می شود. نگرانی غیر طبیعی و بیش از اندازه باعث می شود، سیستم اعصاب خود مختار فرد دائماً فعال باشد و وی علائمی نظیر تپش قلب، تنفس سریع، گرفتگی عضلات و تعریق را ایجاد کند.

این فعالیت بیش از حد بدن باعث ضعف و خستگی، اختلال در توجه و تمرکز و مشکلات دیگر می شود. همچنین برانگیختگی بدن برای مدت طولانی، باعث آسیب به برخی از ارگان های درونی بدن و باعث اختلالات روان تنی همچون میگرن، سندرم روده تحریک پذیر و فشار خون بالا می شود.

در نتیجه بهترین درمان اختلالات روان تنی برگرداندن سیستم اعصاب خودمختار به حالت متعادل خود است. بیوفیدبک این امکان را برای فرد فراهم می کند که با دقت نحوه تنظیم و متعادل کردن سیستم اعصاب خودمختار را یاد بگیرد.

کاربرد بیوفیدبک در درد مزمن

کاربرد بیوفیدبک در درمان طیف وسیعی دارد که یکی از آنها استفاده از این شیوه در درمان دردهای مزمن است. بیوفیدبک به شما کمک می کند که متوجه شوید کدام ماهیچه ها سفت و منقبض هستند و سپس به شما کمک می کند که یاد بگیرید چگونه ماهیچه‌های منقبض را شل و آرام کنید.

بیوفیدبک می تواند برای تمام سنین از کودکان گرفته تا افراد سالخورده، برای تسکین درد مفید باشد. از بیوفیدبک در درمان مشکلاتی مانند کمر درد، دردهای شکمی، اختلال مفصل گیجگاهی فکی، فیبرومیالژیا و… می توان استفاده کرد.

پیشنهاد میکنیم این مقاله را مطالعه کنید: بیوفیدبک عضله چیست؟

کاربرد بیوفیدبک در درمان سردردها

استرس و تنش می تواند باعث تحریک شدن انواع سردردها از جمله میگرن‌ و یا حتی بدتر شدن آنها شود. کاربرد بیوفیدبک در سردردها از موضوعاتی هستند که بیشترین مطالعات روی آنها انجام شده است.

این مطالعات نشان می دهد، بیوفیدبک تاثیرات مثبتی بر روی سردردها، به ویژه هنگامی که با داروهای دیگر ترکیب شود دارد. درمان با بیوفیدبک می تواند عضلات را آرام و استرس را کم کند و تکرار و شدت سردردها را کاهش می دهد.

درمان اضطراب با بیوفیدبک

بیوفیدبک به شما کمک می کند مواقعی که استرس دارید و مضطرب هستید، از واکنش‌های بدن‌تان بیشترآگاه شوید. با این روش می توانید یاد بگیرید چگونه این واکنش ها را کنترل کنید. کاهش استرس و اضطراب یکی از رایج ترین موارد استفاده از بیوفیدبک است.

کاربرد بیوفیدبک در بی اختیاری ادرار

برخلاف داروهایی که برای درمان بی اختیاری استفاده می شوند، بیوفیدبک عوارض جانبی خاصی را ایجاد نمی کند. درمان بی اختیاری ادرار با بیوفیدبک در حال حاضر شاخص ترین حوزه کاربرد آن است.

درمان به روش بیوفیدبک می تواند برای افرادی که در کنترل ادرار مشکل دارند، موثر باشد. بیوفیدبک می تواند به زنان کمک کند تا ماهیچه های کف لگن خود را تقویت کرده و مثانه را کنترل می کنند.

این ماهیچه ها خالی شدن. بعد از چند جلسه درمان با روش بیوفیدبک، زنانی که دچار بی اختیاری ادرار هستند، ممکن است قادر شوند که نیاز شدید به ادرار کردن و تکرار آن را کم کنند.

بیوفیدبک همچنین برای کودکانی که دچار شب ادراری و یا کسانی که دچار بی اختیاری مدفوع هستند مفید است.

کاربرد بیوفیدبک در ورزش

یکی از دغدغه های اصلی ورزشکاران داشتن عملکرد عالی در زمان مسابقات است. استفاده از بیوفیدبک برای ارتقاء عملکرد ورزشکاران از کاربردهای قابل توجه این شیوه است. بعضی از ورزشکاران با استفاده از بیوفیدبک، بخشی را که باید عملکرد خوبی در حین مسابقات داشته باشد را تقویت می کنند. یا اینکه بر بهبود استرس و اضطراب حین مسابقه و یا افزایش تمرکز و توجه خود با بیوفیدبک کار می کنند.