توانبخشی شناختی یک سری از روشهای درمانی را در برمی گیرد، که برای رفع مشکلات و اختلالات شناختی بکار می رود. در این مقاله ابتدا به طور مختصر با اختلالات شناختی آشنا می شویم و پس از آن به بررسی حوزه توانبخشی شناختی می پردازیم.
اختلال شناختی چیست؟
ابتدا باید این را دانست که “شناخت” به تمام فرآیندهای ذهنی و مغزی که به آگاهی انسان از خود و جهان اطرافش منتهی شود، گفته میشود. شناخت به معنای دریافت، سازماندهی و استفاده از اطلاعات، درک روابط بین علت و معلول عمل و نتایج آن است.
عملکردهای شناختی مغز، طیف گستردهای از جنبههای رفتاری و فرآیندهای شناختی را در بر میگیرد. یعنی عملکردهای مانند شناخت، حافظه، زبان، جهتیابی، عمل (Praxis)، قضاوت و عملکرد اجرایی، روش و رفتارها، روابط بین فردی، حل مسأله و… را شامل میشود.
اختلالات شناختی (CD)، دستهای از اختلالات روان هستند که در درجه اول بر تواناییهای شناختی از جمله یادگیری، حافظه، درک و حل مسئله تأثیر میگذارند. این اختلالات بر نحوهی تفکر و سطوح مختلف شناخت اثر گذار میباشند.
مشکل در یادگیری اطلاعات جدید، اختلال در حافظه کوتاه مدت و سایر مشکلات شناختی نمونههای معمول علایم ابتلا به انواع اختلالات شناختی هستند. اما این علایم میتواند بسته به نوع اختلال و فاکتورهای مختلف متفاوت باشند.
این اختلالات نمونهای از ارتباط پیچیده بین نورولوژی، طب داخلی و روانپزشکی است، که منجر به اختلال شناختی شده و با نشانههای رفتاری نیز همراه میشوند.
در این اختلالات رفتارها و روشهای فکری بیمار، بسیار شبیه به برخی دیگر از اختلالات روانشناختی است. اما تفاوت اینجاست که ریشهی این اختلالات آسیب ناشی از اندامهای زیستی و یا سیستم اعصاب مانند ضربه دیدن سر یا انحطاط مغز بر اثر افزایش سن است. همچنین گاهی نیز فرد به دلایلی همچون سو مصرف مواد و… دچار این اختلالات میشود.
توانبخشی شناختی چیست؟
توانبخشی شناختی روشی برای برگرداندن تواناییهای شناختی از دست رفته است. بخشی از علوم شناختی که به مداخله و تقویت توانایی های شناختی می پردازد به اصطلاح توانبخشی شناختی نامیده می شود.
اصطلاح بازتوانی شناختی طیف وسیعی از روشهای درمانی است که توسط متخصصین مختلف توانبخشی قابل اجراست. متخصصان توانبخشی مانند کاردرمانگران، فیزیوتراپیستها، متخصصین آموزش استثنایی و عصب-روانشناسان برای ارتقاء سطح عملکردهای شناختی مراجعین خود، از رویکردهای توانبخشی شناختی استفاده می کنند.
توانبخشی شناختی رشتهای است که یک بال آن در توانبخشی و بال دیگر آن در علوم شناختی است. افرادی که دچار آسیب مغزی شدهاند و یا افرادی که در کارکردهای شناختی خود آسیب دیدهاند، با این روش کارکرد شناختی و ذهنی آنها را می توان بهبود داد.
همان طور که می شود یک عضله را تقویت کرد، بسیار راحت تر از آن می توان مغز را تقویت کرد. اگر فردی در عملکردی مهارت پیدا کند، ساختار مغزی در قسمت مربوط به آن عملکرد تقویت می شود.
پایه علوم شناختی نیز بر این اصل استوار است، که مغز یک ارگان انعطاف پذیر و تغییرپذیر است و می توان با توانبخشی شناختی مغز را ترمیم و تقویت نمود. در نتیجه توانبخشی شناختی توسط تمرینات و ارائه محرکهای هدفمند صورت انجام می شود و هدف آن، بهبود عملکرد فرد در اجرای فعالیتهاست.
رویکرد توانبخشی شناختی
در توانبخشی شناختی دو رویکرد اصلی وجود دارد. رویکرد جبران یا سازش و دیگری رویکرد درمان شناختی. در عمل هیچگاه جداسازی این دو رویکرد اتفاق نمیافتد و همپوشانی این دو در درمان اجتناب ناپذیر است.
در رویکرد جبران یا تطبیق، هدف آن است تا با ایجاد تغییراتی در محیط، عادات و روش انجام کارها و نیز راهکارهای اجرایی، محدودیتهای فرد کنار گذاشته شوند.
رویکرد دوم یعنی روش بازتوانی شناختی، برای ارتقاء سلامت، استعدادیابی و افزایش عملکرد دانش آموزان، ورزشکاران، مدیران و… در حیطهها و سنین مختلف استفاده میشود.
این روش کمک می کند تا با با نقاط ضعف و قوت مغز فرد به کمک ابزارهای کامپیوتری آشنا شده و به تقویت کارکرد مغز بپردازیم. در واقع مغز در این روشها کاملاً نقش فعال را دارد و به سمت خود تنظیمی هدایت میشود.
با این اوصاف توانبخشی شناختی، به طور کلی به دو دسته مجزا تقسیم بندی می شوند.
۱. بازتوانی شناختی کلاسیک
۲. بازتوانی شناختی کامپیوتری (CRT)
توانبخشی شناختی کلاسیک :
به شخص آموزشهایی در جهت جبران ضعفهای شناختی میدهند.
برای مثال، زمان بیرون رفتن شخص از خانه لیستی از وسایل مورد نیاز او تهیه شده و روی یک ورق یادداشت می شود و ورق روی در ورودی نصب می شود.
توانبخشی شناختی کامپیوتری :
در فرآیند توانبخشی شناختی کامپیوتری که به صورت مخفف CRT گفته می شود، با استفاده از آزمونهای شناختی و تحصیلی، مشاهدات بالینی، عملکردهای روزانه و گزارشهای والدین و… مهارتهای شناختی فرد که نیاز به پرورش دارند، پرورش یافته و تقویت میشوند.
پیشنهاد میکنیم این مقاله رو مطالعه کنید: تاریخچه علوم شناختی
کاربردهای توانبخشی شناختی
این روش در حیطههای زیادی مفید است، از ارتقا عملکرد فرد از یک سطح پایه گرفته تا بهبود اختلالات مختلف. یکی از کارکردهای مهم آن بازتوانی شناختی و تقویت عملکرد مغز آسیب دیده، بعد از ضربه مغزی، جراحی مغز پس از تومور، زوال عقل، سکته مغزی و… است.
همچنین برای اختلالاتی مانند بیش فعالی، اختلال یادگیری، اوتیسم، حتی ایجاد توانایی مدیریت مشکلات جسمی مانند فلج مغزی و مشکلات جسمی که به همراه خود اختلالات شناختی می آورند مانند MS مفید است.
بعضی از اجزای شناخت که در توانبخشی شناختی مورد توجه قرار گرفته و ارزیابی و درمان می شوند عبارتند از :
– درک ( Perception )
– توجه ( Attention )
– حافظه ( Memory )
– زبان ( Language )
– تفکر (Thinking )