بیشتر کسانی که به اختلال وسواس مبتلا میشوند، در ابتدا این بیماری را به صورت خفیف تجربه میکنند، بنابراین میتوان در همان ابتدا از پیشرفت بیشتر بیماری جلوگیری کرد. درمان وسواس با نوروفیدبک یکی از روشهای نوین، بدون عوارض و موثر در درمان این بیماری است. در این مطلب می توانید با درمان وسواس به کمک این شیوه درمانی جدید و جذاب آشنا شوید.
اگر با روش درمانی و آموزشی نوروفیدبک آشنا نیستید، میتوانید در ابتدا سری مقالات زیر را مطالعه کنید.
نوروفیدبک چیست؟
اکثر ما ممکن است گاهی دچار افکار وسواس مانند بشویم. مثلا چند بار کنترل کنید که آیا اجاق را خاموش کردهاید یا نه؟ یا به چاههای فاضلاب نزدیک نشوید. یا بعضی افکار در ذهن شما حالت وسواس گونه پیدا کند. اما لزوما دلیل این نیست که شما دچار اختلال وسواس شدهاید.
ولی اگر این حالت وسواس گونه مانع زندگی عادی شما باشد، به عنوان یک بیماری شناخته میشود. اختلال وسواس چیزی نیست که تنها شما دچار آن باشید، بلکه بسیاری از افراد از این مشکل رنج می برند. که البته این بیماری به روشهای گوناگونی قابل درمان و کنترل است.
برای اینکه به چگونگی درمان وسواس با نوروفیدبک بپردازیم، ابتدا نگاهی به تعریف وسواس بیندازیم و ببینیم در حقیقت چه کسانی جز دسته بیماران دارای اختلال وسواس قرار می گیرند.
اختلال وسواس چیست؟
اختلال وسواس فکری یا عملی، یکی از شاخههای اختلال اضطرابی مزمن است. در واقع در این اختلال فرد در مورد نظم و ترتیب و امور جزئی و همچنین کمال طلبی دچار اشتغال ذهنی بیش از اندازه است، تا حدی که به از دست دادن انعطاف پذیری، صراحت و کارایی میانجامد.
سندروم یا اختلال وسواس OCD) obsessive compulsive disorder)، نوعی بیماری است که باعث افکار ناخواسته، اجباری و غیر قابل کنترل در شخص مبتلا میشود و میتواند به عمل اجباری و رفتارهای تکراری نیز منجر شود.
اگر این رفتار اجباری یا وسواس مانند در طول روز بیشتر از یک ساعت از زمان شخص را به خود اختصاص دهد، یا به بدتر شدن کیفیت زندگی شخص بیانجامد، می تواند نشانهی این باشد که فرد مبتلا به اختلال وسواس است. این بیماری معمولا در دوران کودکی یا نوجوانی آغاز میشود.
پیشنهاد میکنیم این مقاله را مطالعه کنید: درمان اوتیسم با نوروفیدبک eProbe
معمولا شخص مبتلا به این بیماری از غیر طبیعی بودن رفتار خود آگاه است و می خواهد آن را ترک کند. اما به دلیل دلهره و احساسات آزار دهنده دیگر، که حاصل عدم اطاعت از “اجبار” است، در این کار موفق نمیشود.
اختلال وسواسی جبری گروه مختلفی از علائم را در بر دارد، که شامل افکار مزاحم، اشتغالات ذهنی و اعمال وسواسی می شود.
این وسواسها و اجبارها ناراحتی زیادی را برای شخص بیمار ایجاد می کند. طوری که علاوه بر اتلاف وقت فرد موجب می شود، کارکردهای روزمره مانند کارکردهای شغلی، تحصیلی و خانوادگی او نیز دچار اختلال شوند.
در اختلال نوع وسواس فکری-عملی افکار وسواسگونه و اضطرابآور و ترس، با وسواسهای عملی همراه میشوند. یعنی به این شکل که این وسواسهای عملی کارهایی وسواسگونهای هستند، که شخص برای کم کردن وسواسهای فکری خود انجام میدهد. این کارها و رفتارها تکراری، کلیشهای و معمولا غیرارادی هستند.
وسواس به صورتهاى مختلف بروز مى کند، برخی از علائم وسواس مانند: اجتناب، تکرار و مداومت، تردید، شک در عبادت، ترس، دقت و نظم افراطى، اجبار و الزام، احساس بن بست، عناد و لجاجت.
انواع وسواس
درمان وسواس با نوروفیدبک برای انواع مختلف اختلالات وسواسی مفید و موثر است. اختلالات وسواسی انواع مختلفی دارد که برخی از موارد آن مانند:
اختلال وسواسی-جبری OCD، اختلال بدریخت انگاری بدن، اختلال ذخیرهسازی، اختلال کندن مو، اختلال خراشیدن پوست، اختلالات ناشی از مواد/دارو، اختلالات مرتبط ناشی از بیماری طبی و…
اما به طور کلی اختلال وسواسی را می توان، به دو گونه اصلی تقسیم کرد: وسواس فکری و عملی.
وسواسهای فکری :
وسواس فکری داشتن در واقع یعنی داشتن افکار، تمایلات یا تصورات مزاحم، ناخواسته و پایداری که فرد را آزار میدهد و ایجاد ترس، اضطراب و ناراحتی میکند.
این افکار مثلا می تواند در این باره باشد که ممکن است، حادثهی بدی برای شما یا نزدیکان شما اتفاق بیافتد و یا شما خودتان به کسی صدمه بزنید.
فرد تلاش میکند این افکار، تمایلات یا تصورات را نادیده بگیرد و یا سرکوب کند و یا اینکه با پرداختن به افکار یا فعالیتهایی دیگر (مثل انجام یک وسواس عملی) آن را خنثی کند.
وسواسهای عملی:
همانطور که گفتیم، ریشه بیماری وسواس اضطراب است و بیماری به دو شکل فکری و عملی بروز میکند. این افکار وسواسی در نهایت می توانند به دست زدن به اعمال جبری منجر شوند، که این صورت به آن اختلال وسواس عملی می گویند.
یعنی شخص مبتلا خود را مجبور میبیند، کاری را به صورتی معین انجام دهد تا افکار اجباری را خاموش کند و یا دلهره را کاهش دهد. چنانچه بیمار در برابر انجام عمل وسواسی مقاومت کند، اضطرابش بیشتر میشود.
وسواسهای عملی کارهایی معمولی هستند مانند شستشوی مکرر خود، کنترل قفل کردن در، خاموش کردن اجاق یا تکرار جملاتی که شبیه ادعیه هستند.
در نتیجه فرد مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی برای کم کردن اضطراب خود که به دلیل افکار مزاحم است، فعالیت دیگری را انجام میدهد تا اضطراب او را کم کند، که این به شدت گرفتن این اختلال کمک می کند.
درمان وسواس با نوروفیدبک
محققان می گویند، چیزی حدود ۲ تا ۳ درصد از افراد جامعه با اختلال وسواس مادام العمر دست و پنجه نرم می کنند و به نوعی با بیماری وسواس چه از نوع فکری و یا عملی درگیر هستند.
اختلال وسواس فکری-عملی چهارمین بیماری روانپزشکی پس از فوبیا، اختلالات مواد و اختلال افسردگی در دنیاست. اختلال وسواس عملکردهای روزانه و حتی رشد تحولی کودکان را نیز مختل می کند.
امروزه محققان دریافتند، درمان وسواس با نوروفیدبک تاثیر بسزایی در کاهش و یا درمان کامل اختلال وسواس اجباری دارد.
تا به امروز درمانهای زیادی برای اختلالات اضطرابی و وسواس ارائه شده است و بیمارانی که مستاصل شدهاند، گاهی همه این راهها را امتحان می کنند. اما باز هم اضطراب و استرس آنها را رها نمی کند.
در برخی از شیوههای درمانی شاید مدت کوتاهی اضطراب و وسواس بیمار کم شود، اما بعد از مدتی همه علائم وسواس مجدد بر می گردد.
اختلال وسواس اجباری در گذشته با کمک داروهایی از جمله داروهای ضد افسردگی، anxiolytics و در برخی موارد داروهای ضد روانپریشی درمان میشد.
علاوه بر داروها آموزش، رفتار درمانی ادراکی، جلوگیری از پاسخ و گاهی اوقات عمل جراحی مغز نیز شیوههای درمانی OCD در گذشته بوده است.
تحقیقات انجام شده درباره داروها و درمانهای شناختی نشان داده است، اثر بخشی آنها حدود ۳۳% است.
به این دلیل که مغز، تنظیم کننده مرکزی هیجانات، افکار و رفتارهایی است، که بسیاری از مشکلات روانشناختی را ایجاد می کند. امروزه نوروفیدبک به عنوان یک روش درمانی موثر مورد توجه روانشناسان قرار گرفته است و تمرکز ویژه آنان بر این حیطه است.
پژوهشها نشان میدهد که درمان وسواس با نوروفیدبک میزان کارایی بالای دارد و سبب افزایش فعالیت مغز بعد از هر بار درمان با نوروفیدبک شود.
در حال حاضر این روش به عنوان یک روش درمانی جدید و بدون عوارض و همچنین با اثر طولانی مدت برای درمان اختلال وسواس فکری-عملی مورد توجه است.
نوروفیدبک یک سیستم آموزش جامع است که رشد و تغییر در سطح سلول مغزی را ارتقا میدهد و در درمان طیفی از اختلالات روانی مانند افسردگی، اضطراب، اختلال استرس پس از ضربه، اختلالات شخصیت، اعتیاد و وسواس مورد استفاده قرار میگیرد.
در مطالعه الکتروانسفالوگرافی کمی، تحقیقات نشان داده که در نیمکره راست بیماران دارای اختلال وسواس، توان مطلق امواج بتا بسیار پایین است.
آنها دریافتند که افزایش توان نسبی آلفا در بیشتر نواحی مغز با کاهش توان نسبی بتا و دلتا در ناحیه پیشانی چپ همراه است. تحقیقات نشان داد نیمکره راست این بیماران مخصوصاً در توان نسبی بتا فعالیت بسیار پایینی دارد.
لذا اگر بتوان این شاخصها را در مغز افراد تغییر داد، می توان به درمان آنها کمک کرد و این کار با نوروفیدبک امکان پذیر است.
در کل می توان گفت که نوروفیدبک راهبرد درمانی جدید، بدون عارضه و غیر تهاجمی برای درمان اختلال وسواس فکری – عملی محسوب می شود.
از آنجا که اثر بخشی نوروفیدبک بر اساس یک فرآیند یادگیری و شرطی سازی است، طول دوره درمان آن معمولاً بلند مدت است.
به ویژه که نوروفیدبک با مغز و شرطی سازی و ایجاد تغییر در یادگیریهای مغزی سر و کار دارد، که این خود طول دوره درمان را طولانی تر می کند.