اثر بخشی بیوفیدبک بر امواج مغزی
مطالعات مختلفی درباره ویژگی های الکتروآنسفالوگرافی و بهبود عملکرد در حوزه های مختلف(ورزشی،شناختی،هنری)انجام گرفته است ونشان داده اند که بین عملکرد ورزشکاران حرفه ای و مبتدی در مهارت های شناختی تفاوت وجود دارد.یکی از عوامل شناختی مهم در ورزش خلاقیت می باشد.
استرنبرگ و لوبار خلاقیت را به عنوان توانایی تولید کاری بدیع،کاربردی و مفید تعریف کرده اند.در بازی ورزشی خلاقیت به تصمیم های لحظه ای و انعطاف پذیری گفته می شود که نقش مهمی را در نتیجه تیمی ایفا می کند.
رویکرد عصبی شناختی مهم ترین رویکردی است که در این حوزه جامع ترین و کامل ترین نظریه ها را در باب خلاقیت ارائه داده است.در این رویکرد از تکنیک های تصویر برداری مغزی به منظور یافتن پایه های شناختی خلاقیت استفاده شده است اما نتایج متناقض زیادی نیز در این حوزه گزارش شده است زیرا این مطالعات از تکالیف و مقیاس های متفاوتی استفاده کرده بودند.

برای مثال برخی مطالعات که بر روی خلاقیت هنرمندان صورت گرفته است،به طور عمومی از این یافته حمایت کرده بودند که نواحی فرونتال و قشر پیش حرکتی مانند شکنج پیشانی تحتانی،قشر پیش پیشانی خلفی جانبی،قشر پیش حرکتی،قشر سینگولیت قدامی و نواحی ارتباطی آهیانه ای نقشی کلیدی در بداهه نوازی موزیسین ها ایفا می کند اما هنگامی که افراد یک تکلیف دیداری خلاقیت را انجام می دادند فعالیتی قوی در قشر آهیانه ای خلفی،قشر پیش پیشانی خلفی میانی و شکنج پیشانی تحتانی راست را نشان می دادند که احتمالا به منظور نگهداشتن توجه،انعطاف پذیری شناختی،حافظه کاری، وبرنامه ریزی این نواحی فعال می شدند.
این یافته های متناقض به سبب شبکه ها نورونی و فرایند های شناختی پیچیده ای هستند که احتمالا در رفتار خلاق دخالت دارند.از طرفی دیگر،با وجود اینکه توسعه ی درک ما از الگو امواج مغزی منجر به شناسایی امواجی مانند SMR،بتا،تتا در حوزه خلاقیت شده است اما در حیطه های ورزشی مطالعات بسیار اندکی به بررسی امواج مغزی در حین خلاقیت پرداخته اند.
الگوی امواج مغزی ما با توجه به کارکرد و بسامد متفاوتی که دارند عبارتند از:
_دلتا که عبارت است از امواج بین 5/0 تا 4 هرتز.
_دلتا با فرکانس کمتر از یک هرتز در حین خواب دیده می شود.
مستقیما در کرتکس تولید می شود و ظاهرا منعکس کننده سازماندهی مجدد قشری در چرخه بیداری است.
_تتا به امواج 4 تا 8 هرتز گفته می شود.
_تثبیت حافظه،یادگیری و خاموشی،یادگیری و یادداری،شرطی سازی کلاسیک هیجان های مثبت و انگیرش،کدگذاری و بازیابی،حفاظت از حافظه کوتاه مدت از دیگر فرضیه های مطرح شده در نقش ریتم های تتا است.
_آلفا به امواج 8 تا 12 هرتز گفته می شود و شواهد نشان داده اند که فعالیت باند آلفا در طول عملکرد حافظه تغییر می کند.
بتا شامل همه فرکانس های بالاتر از 13 هرتز را شامل می شود.بتا 15 تا 18 هرتز با تمرکز و پردازش شناختی ارتباط دارد.
بیوفیدبک EEG
بیوفیدبک EEG نوعی بیوفیدبک امواج مغزی است که فرد بازخورد هایی از سیگنال های درون داد را دریافت می کند که مربوط به فعالیت های عصبی زیر قشری وی می باشد.بیوفیدبک EEG نوعی درمان درمان مکمل است که بر اساس پارادایم شرطی سازی عامل به فرد آموزش می دهد فعالیت امواج مغزی را افزایش یا کاهش می دهد.
در این روش با تاثیری که بر سیستم عصبی فرد گذاشته می شود،موجب می شود تا وی با تنظیم فعالیت الکتریکی مغز،وضعیت روان شناختی خود را تغییر دهد.اثر بخشی بیوفیدبک EEG بر اساس فرایند های یادگیری و شرطی سازی عاملی است و روشی ایمن و بدون درد است که کارکرد و خود کنترلی مغز را به روش های مختلف بهبود می بخشد.مکانیسم زیر بنایی آن شامل تقویت مکانیسم خود تنظیمی مورد نیاز برای کارکرد موثر می باشد.
در مجموع می توان گفت بیوفیدبک EEG قابلیت باز آموزی امواج مغزی برای افزایش عملکرد مطلوب در افراد مختلف را دارا است.بر اساس پژوهش هایی که در این زمینه انجام شده اند.بیوفیدبک EEG منجر به افزایش توجه و تمرکز،کنترل احساسی به دنبال صدمات و آسیب های مغزی و افزایش تعادل در حرکات و اجرا های مختلف می شود.
