نقشه مغزی (QEEG)، تجزیه و تحلیل جامعی از امواج مغزی افراد است که در EEG خام نشان داده شده اند. این اطلاعات خام به کمک نرم افزار های eLife و NeuroGuide اندازهگیری و پردازش میشوند.
اطلاعات بدست آمده از QEEG را می توان برای تهیه ی نقشه های مغزی توپوگرافیک و نمایش فعالیت های الکتریکی به شکل رنگی به کار برد.
اگر اطلاعات توسط نرم افزار پایگاه داده ها پردازش شوند، در آن صورت رنگ های کد گذاری شده، مقادیر استاندارد را ارائه می دهند.
تجزیه، تحلیل و اندازهگیری دقیق امواج مغزی و مقایسه ی نقشه ی به دست آمده با نقشه مغزی جمعیت نرمال ، تصویر دقیقی از نحوه عملکرد هر قسمت از مغز را تحت شرایط مختلف نشان می دهد که به ما می گویند، کدام مناطق مغز عملکرد صحیحی دارند و عملکرد کدام مناطق را میتوان بهبود بخشید.
برای اینکه بفهمیم مغز چگونه کار میکند و چه میگوید باید، سیگنالهای مغز را پردازش کرده و زبان آن را ترجمه کنیم. یکی از روشهای پردازش و ترجمه سیگنالهای مغز این است که، فعالیت الکتریکی مغز را به فرکانسهای مختلف تجزیه کرده و سپس آنها را بر اساس فرکانس و کارکردشان دسته بندی کنیم.
دسته بندی الکتروفیزیولوژی بالینی
برچسب ها دستگاه الکتروانسفالوگرافی/دستگاه نقشه مغزی 32 کاناله/
برند: QEEG(24CHANNEL)
آسیبهای فیزیکی به مغز مانند ضربه مغزی، جریان الکتریکی طبیعی مغز را مختل می کند. عوامل ژتنیکی یا محیطی یا آسیبهایی مانند تشنج، التهاب مغزی، اضطراب، افسردگی، اختلالات یادگیری، اختلال وسواس اجباری و … فعالیت امواج مغزی را تغییر میدهند.
برای تشخیص بیماریهای روانی و بیماریهای شناختی مغز و بیماریهایی مانند آلزایمر، پارکینسون و… نقشه مغزی لازم است.
دستگاه الکتروانسفالوگرافی یا EEG، یکی از ابزارهای تشخیصی است که با استفاده از آن می توان به ثبت فعالیت امواج مغزی پرداخت.
الکتروانسفالوگرافی کمی یا QEEG که به نام نقشه مغزی نیز شناخته می شود، یک تجزیه و تحلیل جامع از امواج مغزی ثبت شده با دستگاه EEG ارائه می دهد. یعنی امواج مغزی یا EEG خام ثبت شده را، پردازش کرده و یک تجزیه و تحلیل کامل از آن به ما میدهد.
QEEG همانند EEG ثبت می شود، اما دادههای به دست آمده از آن برای درست کردن نقشه های توپوگرافی رنگی، که فعالیت الکتریکی قشر مغز را نشان می دهد مورد استفاده قرار می گیرند.
سایر تکنیکهای تصویربرداری مغز عواملی مانند جریان خون مغزی، متابولیسم یا یکپارچگی ساختاری را مورد بررسی قرار می دهند، در حالیکه QEEG ابزاری است که فعالیت الکتریکی مغز را اندازه گیری می کند.
اطلاعات حاصل از آن تجزیه و تحلیل پیچیده ای از ویژگیهای امواج مغزی مانند فاز ، دامنه، قدرت و فرکانس را فراهم می کند.
اختلال در امواج الکتریکی مغز گاهی اوقات ممکن است، به تنهایی نشانه اولیه یک نابهنجاری باشد.
با استفاده از QEEG میتوان عملکرد مغز را بررسی و مشخص کرد که فعالیت الکتریکی در کدام نواحی مغز کم یا زیاد شده است. به این ترتیب نقاط ضعف و قدرت و مشکلات (اختلالات) مغزی برای ما روشن میشود.
اختلالاتی نظیر AD/HD، اضطراب، افسردگی، آلزایمر ، اختلالات یادگیری، اختلال وسواس اجباری… با استفاده از QEEG قابل تشخیصاند.
با قراردادن تعدادی الكترود روی سر میتوان این امواج را دریافت، ثبت و سپس با استفاده از کامپیوتر تحلیل کرد. QEEG وسیلهای است که این کار را انجام میدهد. QEEG یا الكترو انسفالوگرافی کمی ( Quantitative Electro EncephaloGraphy )وسیلهای برای ارزیابی و اندازهگیری امواج مغزی و خصوصیات مربوط به آنهاست.
دراین روش ارزیابی تعدادی الكترود (عموماً 19 عدد) که روی کالهی با نظم و قانون خاصی تثبیت شده اند، روی سر قرار گرفته امواج مغزی را دریافت میکنند. QEEG ،امواج مغزی را در حالتهای مختلف چشم بسته، چشم باز و انجام یک تكلیف شناختی مانند خواندن، ثبت کرده، سپس این امواج بهوسیله کامپیوتر، برحسب فرکانس تفكیک شده و براساس شدت فعالیت در رنگهای مختلف نمایش داده میشوند تصاویر در قالب سرهای رنگی که Map Brain نامیده میشوندارائه میگردند
مطابق با مطالعاتی که صورت گرفته اندازه امواج مختلف در مغز دارای استاندارد و حد نرمالی است که تنها براساس جنس و سن تغییر میکند. به این معنی که برای داشتن عملكرد مناسب، هریک از امواج مغزی باید دارای میزان فعالیت خاصی باشند. با مقایسه اندازههای به دست آمده از ثبت امواج در فرد با مقادیر نرمال مشخص میشود کدام یک از امواج و
در کدام نقطه از سر دارای فعالیت نامناسب است.
امواجی که فعالیت مناسب داشته باشند با رنگ سبز و امواج با فعالیت نامناسب با رنگهای بنفش و نیلی و آبی )فعالیت کمتر از حد نرمال( و زرد و نارنجی و قرمز )فعالیت بیشتر از حد نرمال
مشخص میشوند. با بررسی این نقشهها و مقایسۀ آنها با الگوی نرمال و مرجع، میتوان کارکرد مغز را بررسی و مطالعه کرد. از آنجا که هر یک از اختالالت و مشكالت ذهنی و روانی بر اثر وجود اشكال در عملكرد مغز و در نتیجه کم و زیاد شدن امواج مغزی به وجود میآیند، لذا QEEG مغزی که کارکرد طبیعی دارد با مغزی که دچار مشكل کارکردی شده است
تفاوت دارد.
با مقایسه اعداد به دست آمده برای هر موج و نتیجه QEEG به دست آمده با وضعیت طبیعی میتوان نوع مشكل را تشخیص داد.
این دستگاه مقیاسهای دیگری هم برای ارزیابی کیفیت عملكرد دارد که عبارتند از:
• توان نسبی: نسبت بین امواج مختلف را اندازه میگیرد. اگر موجی در مقایسه با امواج دیگر نسبت کمی داشته باشد تحت نفوذ و سلطه آنها قرار خواهد گرفت و تأثیر خود را بر عملكرد از دست خواهد داد.
• عدم تقارن (Asymmetry) :اختالف ولتاژ بین نواحی مختلف را بررسی میکند. آیا پالسهای الكتریكی در نواحی مختلف مغز، برای داشتن عملكرد مناسب بیش از اندازه بزرگ یا بیش از اندازه کوچک هستند؟
• انسجام (Coherence) :کوهرنس مشخص میکند که مغز چه مقدار انرژی را بین قسمتهای مختلف به اشتراك گذاشته است. این مقیاس بررسی میکند که آیا مغز توانایی برقراری ارتباط مناسب با خودش را دارد یا نه. کوهرنس زیاد نشانه آن است که بعضی قسمتهای مغز آنچنان درهم گیرکردهاند که برای قطع این ارتباط و برقراری ارتباط با سایر قسمتهای مغز توانایی مناسبی ندارند؛ و کوهرنس کم نشانه آن است که منابع مغز از اتصال مناطق مختلف ناتوان هستند
• فاز (Phase) :سرعت حرکت سیگنالهای الكتریكی در سطح سر را تعیین میکند. آیا سرعت حرکت انرژی الكتریكی مغز برای داشتن عملكرد بهینه مناسب است یا خیر؟
برای رسیدن به نقشه مغزی ابتدا کلاه مخصوصِ دستگاه EEG، که دارای الکترود است بر روی سر فرد قرار داده می شود. تا نوار مغزی از شخص گرفته شود.
الکترودها کلاه برای ثبت امواج مغزی هستند. در محل وصل الکترودها به سر از ژل مخصوص استفاده می شود، تا امواج مغزی به راحتی بتوانند توسط آنها دریافت شوند.
در حین ثبت نقشه مغزی گاهی نیاز است فرد چشمانش را بسته و یا باز نگه دارد یا ممکن است از فرد خواسته شود مطلبی را بخواند یا عملیات ریاضی ساده ای را انجام دهد.
فرد تا حد امکان باید آرام و بی حرکت بماند و از هر گونه حرکت اضافی، فشار دادن دندانها بر روی همدیگر، پلک زدن و قورت دادن آب دهان، تا حد ممکن خودداری کند.
بعد از ثبت الکتروانسفالوگرافی کمی یا همان QEEG، اطلاعات به دست آمده به وسیلهی نرم افزار به اعداد تبدیل شده و وارد نرم افزار بانک اطلاعاتیِ نقشه مغزی میگردد.
در مرحله بعد یک سری عملیات و محاسبات پیچیده ریاضی روی EEG صورت می گیرد. نتیجهی این پردازشها تبدیل به یک سری تصویر (سرهای رنگی) می شود که به آن QEEG یا نقشه مغزی میگوییم.
در نهایت نیز تحلیل نقشه مغزی، در مقایسه با بانک اطلاعاتی نقشه مغزی نرمال آماده میشود. در واقع در این قسمت تفاوت بین عملکرد مغز افراد نرمال با فرد مورد آزمایش مورد بررسی قرار می گیرد.
حضور و یا عدم حضور هر یک از امواج مغزی در یک بخش سر، در حالات مختلف می تواند نشانه یک اختلال باشد.
از آنجایی که فعالیت الکتریکی مغز با افزایش سن تغییر پیدا می کند، بنابراین پایگاه دادههای نرمال باید بر اساس QEEG افراد بهنجار یا سالم همسن و هم جنس خودش مقایسه شود.
پایگاه داده نرمال از نقشه مغزی ثبت شده، تعداد زیادی از افراد سالم به دست می آید. در این پایگاه دادهها مقایسهها به صورت Z scores نمایش داده میشود.
با نقشه مغزی میتوان ناهنجاریهای عملکرد مغز را شناسایی و با تطبیق آن بر الگوهای سالم و مقایسه آن، نوع اختلال را مشخص کرد. در مغز نحوه کارکرد این امواج در کنار هم باعث میشود تا ما عملکرد مناسب یا نامناسب داشته باشیم.
در نقشه مغزی بعد از اندازهگیری امواج، به هر موج رنگ خاصی بر حسب شدتشان داده می شود. در این نقشه شکل هر سر رنگی، مربوط به فعالیت یک موج مغزی است.
اگر هر کدام از امواج عملکرد مناسب و طبیعی داشته باشد، سر را به رنگ سبز می بینیم. اگر شدت موج از حالت طبیعی بیشتر باشد (که نشانه مشکل در عملکرد مغز است)، دستگاه آن را با رنگهای زرد، نارنجی و قرمز نشان میدهد.
اگر شدت موج تولید شده کمتر از حالت طبیعی باشد (که باز هم نشان دهنده اشکال در کار مغز است)، دستگاه آن را با رنگهای آبی و بنفش نشان میدهد. در نهایت به این سرهای رنگی نقشه مغزی گفته میشود.
ـ داده هایی که از طریق الكترودها بدست میآیند و ثبت میشوند، آنقدر زیاد هستند که یک درمانگر نمیتواند تمام آنها را تفسیر کند. QEEG ،این دادهها را تجزیه و تحلیل میکند و در قالب نقشه های رنگی مغز یا نمودارها و جداول خالصه میکند.
ـ QEEG بر خالف EEG به ارزیابی عملكرد مغز میپردازد.
ـ QEEG ،با ایجاد نقشههای زنده و پویا (متحرك) از مغز و مقایسه آنها با دادههای پایه، از دقت تشخیصی باالیی نسبت به مصاحبه های بالینی برخوردار است. برآوردها نشان میدهد که توافق بین درمانگران در مورد اختالالتی نظیر ADHD در حدود 40 %است در حالی که دقت QEEG حدود 90 %است.
ـ تعیین نوع و دوز دارو: در بسیاری از بیماریهای روانپزشكی، چندین دارو با عملكردهای متفاوت وجود دارد. عموماً روانپزشک با جایگزین کردن داروها در دورههای خاص، به داروی مؤثر دست مییابد. QEEG میتواند از همان ابتدا داروی مؤثر را پیشنهاد دهد و روند درمان را تسریع بخشد.
ـ افتراق اختالالت ارگانیكی و کارکردی
• تشخیص: در اصل QEEG برای تشخیص کج کاریهای موضعی یا کلی مغز به کار میرود. بهوسیله QEEG میتوان
بیماریهای مغزی ـ عروقی، آسیبهای مغزی، HD/AD ،اختالالت یادگیری، اضطراب، افسردگی، تومورهای مغزی، صرع،
اسكیزوفرنی، دمانس و آلزایمر را با دقت 80 تا 90 درصد تشخیص داد.
• تشخیص افتراقی: برای مطمئن شدن از وجود جراحات داخلی مغز، سكته، حمالت قلبی و یا نارسایی ریهها که منجر به
هیپوکسی مغز میشود؛ زمانی که تشخیص صرع یا تومورها مورد شک واقع شود؛ در مواردی که تشخیص اختالالت یادگیری
و کمبود توجه مورد شک واقع شود؛ در مواردی که به وجود کجکاری مغز به علت سوءمصرف مواد تردید داریم؛ هنگامیکه
تغییر در عالئم اختالالت هوشیاری (نارکولپسی، کما، حواسپرتی) یا عملكرد سیستم عصبی، سردرد،( استفراغ و آفازی) دیده
شده باشد.
• درمان و پیگیری: پیگیری سندرمهای ارگانیكی مغز؛ پیگیری نتایج شیمی درمانی و پرتودرمانی و ترك داروهای
روانگردان یا غیرمجاز؛ پیگیری بیماریهای عفونی مانند آنسفالیت و یا مننژیت؛ بررسی وضعیت بیمار پس از جراحی؛
تعیین داروهای مؤثر با اثربخشترین دوز و کمترین عوارض منفی؛ در بسیاری از موارد QEEG راهكارهای درمانی نیز ارائه
میدهد.
• سنجش: سنجش توانمندیهای هنری، ورزشی و شناختی و ذهنی مانند بهره هوشی (IQ)،تمرکز، توجه، میزان هماهنگی
ذهن و بدن و … از آنجا که QEEG به ارزیابی عملكرد مغز میپردازد و نیز توانمندیهای ذهنی هر فرد با عملكرد مغزی او
ارتباط مستقیم دارد، لذا با استفاده از این روش میتوان برآوردی از این توانمندیها به دست آورد